ميگويند که در حال حاضر، پورتر (مايکل يوگن پورتر / Michael Eugene Porter) در ميان تمام دانشگاهيان حوزهي اقتصاد و کسب و کار، بيش از همه اشاره و ارجاع قرار گرفته است
اشارهها و ارجاعات را معمولاً بر اساس مقالات منتشر شده در نشريات معتبر تحقيقاتي ميسنجند. اما ويژگي مايکل پورتر اين است که خارج از مقالات و ژورنالهاي آکادميک و در فضاي عمومي مديريت نيز، حضوري گسترده و انکارناپذير دارد.
وقتي از کاهش هزينه براي رقابت بهتر با رقبا حرف ميزنيم؛ هنگاميکه از وجه تمايز محصول خود ميگوييم، زماني که تصميم ميگيريم به سراغ يک کنج بازار يا نيچ مارکت (Niche-market) برويم؛ موقعي که اصطلاح زنجيره ارزش را بهکار ميبريم؛ و نيز هنگامي که از رقابت و مزيت رقابتي ميگوييم، به سراغ استراتژي پورتر و ادبيات پورتري رفتهايم (+).
البته همهي اين اصطلاحات، نخستين بار توسط مايکل پورتر بهکار نرفتهاند؛ اما بيترديد او بزرگترين نقش را در توسعه و ترويج آنها دارد.
به همين علت اغراق نيست اگر بگوييم هر جا جلسهاي با موضوع استراتژي و مديريت استراتژيک برگزار شود، پورتر و ادبيات او هم حضور دارد.
مرور کوتاهي به زندگينامه مايکل پورتر
پورتر متولد سال ۱۹۴۷ است و در حال حاضر، هشتمين دههي زندگي خود را ميگذراند.
او کارشناسي خود را در رشتهي مکانيک و هوا-فضا (دانشگاه پرينستون) گذرانده و در مقطع ارشد و دکترا، به ترتيب در رشته MBA (مدرسه کسب و کار هاروارد) و اقتصاد (دانشگاه هاروارد) تحصيل کرده است.
پورتر در سال ۲۰۰۰ به مقامِ استاد تمام دانشگاه هاروارد (Harvard University Professor) رسيد که بالاترين مقام دانشگاهي هاروارد محسوب ميشود و بر اين اساس، از آن سال، او ديگر به يک دانشکده يا مدرسهي خاص در هاروارد محدود نيست و ميتواند به ارادهي خود در هر دانشکدهاي در اين دانشگاه تدريس کند. جايگاهي که تنها ۱٪ از اساتيد هاروارد از آن بهرهمند هستند (+).
پورتر که هميشه به ورزش علاقه داشته، در يکي از مصاحبههاي خود توضيح داد که به علت علاقهي زياد به ورزش، رقابت هميشه در ذهن او جايگاهي خاص داشته و نهايتاً باعث شده که مفهوم استراتژي رقابتي را وارد دنياي تئوريهاي مديريت و کسب و کار کند (+).
او مقالات و کتابهاي فراواني تأليف کرده که در ميان آنها، کتاب استراتژي رقابتي و نيز مزيت رقابتي ملل، شهرت بيشتري دارند.
مايکل پورتر و استراتژي
پورتر از جمله تأثيرگذارترين افراد در فراگير کردن مفهوم رقابت و استراتژيهاي رقابتي در مديريت کسب و کار محسوب ميشود.
همانطور که در ابتداي اين مطلب اشاره کرديم، او مفاهيم متعددي را حوزه استراتژي مورد بررسي قرار داده و تدوين و ترويج کرده است که برخي از مهمترين آنها به شرح زير است:
- بحث مزيت رقابتي پورتر امروزه به يک فاکتور شناختهشده در تحليل کسب و کارها تبديل شده است. مزيت رقابتي عاملي است که باعث ميشود مشتري، يک سازمان يا محصول را در ميان رقبايش انتخاب کند.
- مدل پنج نيروي پورتر که شايد بتوان گفت، معروفترين و شناختهشدهترين کار اوست. از اين مدل براي تحليل جذابيت يک صنعت و نيز برآورد ظرفيت بالقوهي سوددهي در صنعت استفاده ميشود. پنج نيروي رقابتي پورتر شامل موارد زير است:
- قدرت چانه زني تأمين کنندگان
- قدرت چانه زني مشتريان
- قدرت تهديد تازه واردها
- فشار رقابت ميان رقباي فعلي
- تهديد کالاها و خدمات جايگزين
- تحليل گروههاي استراتژيک هم مفهوم ديگري است که توسط مايکل پورتر مطرح شده است. او با استفاده از اين ابزار به استراتژيستها کمک ميکند که رقيبهاي واقعي خود را تشخيص دهند و به اشتباه وارد رقابت با کساني که در حوزههاي ديگر فعاليت ميکنند نشوند. به بيان ديگر ميتوان گفت: مبناي استراتژي رقابتي پورتر اين است که قرار نيست با همه رقابت کنيد؛ بلکه کافي است رقيب کساني باشيد که با شما در يک گروه استراتژيک قرار ميگيرند.
- زنجيره ارزش هم مفهوم ديگري است که پورتر مطرح کرد و امروز به عنوان يکي از مفاهيم استاندارد استراتژي، تثبيت شده و آموزش داده ميشود.
- استراتژي هاي ژنريک يا استراتژي هاي عمومي پورتر را هم نبايد فراموش کنيم. پورتر چند گزينهي محدود را به عنوان انتخابهاي استراتژيک مطرح ميکند و معتقد است که کسب و کارها، بايد در نهايت يکي از آنها را انتخاب کنند (استراتژي تمايز و استراتژي رهبري هزينه از جملهي اين گزينهها هستند). البته پيشنهاد اين گزينههاي محدود، باعث شده که نقدهاي فراواني هم به پورتر مطرح شود و منتقدانش بگويند که انواع استراتژي هاي رقابتي، فراتر از چند موردي است که پورتر گفته است. اما به هر حال، همين ساده بودن مدل پورتر و کم بودن گزينههاي پيشنهادياش، نقش مهمي در فراگير شدن ايدههايش و جذب شدن مديران به استراتژي داشته است.
مصاحبه با پورتر دربارهي اشتباهات رايج در استراتژي
منبع: motamem.org