فرض کنید یکی از دوستانتان سوالی در مورد بهترین رستورآنهای تهران از شما میپرسد. با اینکه تا به حال به چندین رستوران خوب رفتهاید اما اطلاعات کافی در این مورد ندارید. اولین کاری که میکنید چیست؟ این که دیگر جای سوال ندارد! عبارت مورد نظر خود را در گوگل تایپ کرده و با کلیک بر روی دکمه جستجو، لیست بهترین رستورآنها به همراه عکس، آدرس و نظرات مشتریان را در اختیار شما قرار میگیرد. با خود فکر میکنید که گوگل چقدر خوب منظور من را میفهمد!
هدف اصلی الگوریتم مرغ مگس خوار، درک مفهوم و معنای عبارت جستجو شده است
اگر مطالعه این مقاله برای شما سخت است میتوانید محتویات آن را در یک ویدئو 7 دقیقه ای مشاهده کنید. در این ویدئو الگوریتم مرغ مگس خوار و عملکرد آن به صورت کامل شرح داده شده است.
آیا جستجوی گوگل همیشه اینقدر در درک معنا خوب بوده؟
اگر به یاد داشته باشید، در سالهایی نه چندان دور که الگوریتمهای گوگل هنوز تا این حد هوشمند نبودند، رسیدن به پاسخ سوال شما اصلاً به این سادگی نبود. به عنوان نمونه، ممکن بود که عبارت یا سوال خود را در گوگل جستجو کنید، اما اولین نتایجی که به شما نشان داده میشدند صفحات اسپم و نامرتبط باشند.
این سایتها با استفاده از تکنیکهای سئو کلاه سیاه قصد گول زدن گوگل و کاربران را داشتند. وقتی اولین نتیجه گوگل را باز میکردید دهها یا حتی صدها پاپآپ تبلیغاتی آزاردهنده با روان شما بازی میکرد.
اما گوگل دست روی دست نگذاشت و با روشن کردن کارخانههای الگوریتم سازی خود، سایتهای اسپمری که در رتبههای برتر صفحات نتایج قرار داشتند را به کلی نیست و نابود کرد. اما چه الگوریتمی توانست به خوبی این حرکت پسندیده را از خود نشان دهد و تنها نتایجی را نشان دهد که کاربر واقعاً به آن نیاز دارد؟
ورود الگوریتم مرغ مگس خوار به باغ وحش گوگل
فرض کنید که دو سال پیش میخواستید یک مقاله در مورد الگوریتم مرغ مگس خوار بنویسید. برای دیده شدن در نتایج گوگل راهی نداشتید جز اینکه کلمه کلیدی خود (مرغ مگس خوار) را چندین و چند بار در متن تکرار کنید. این کار باعث میشد که کاربر ارتباط خوبی با متن شما برقرار نکند و در نتیجه کیفیت محتوا کاهش یابد.
تکرار بیش از اندازهی عبارت کلیدی در محتوا باعث شد که گوگل برای نشان دادن نتایج موردنیاز کاربر، به جای تمرکز بر کلمه کلیدی، معنا و مفهوم عبارات را معیار خود قرار دهد. الگوریتم مرغ مگس خوار یا Hummingbird راه حلی بود که گوگل در ماه آگوست 2013 معرفی کرد، و با استفاده از آن موفق به درک منظور مخاطبان خود در نتایج جستجو شد. شاید بتوان گفت یکی از مهمترین الگوریتمهای گوگل برای افزایش ارزش تکنیکهای سئو کلاه سفید همین مرغ مگس خوار بوده است.
به عنوان نمونه برای اینکه بدانید یک بازیگر چند سال دارد، دیگر نیازی نیست که سوال خود را به صورت کامل از گوگل بپرسید. به عکس زیر دقت کنید:
با جستجوی عبارت “سن شهاب حسینی“، میتوانیم ببینیم که گوگل به سرعت و در همان بالای صفحه، نتیجۀ دقیق (44 years) را به ما نشان میدهد؛ این پاسخ دقیق به این معنی است که گوگل منظور ما را فهمیده و دیگر نیاز نیست سوال «شهاب حسینی چند سال دارد؟» را به صورت کامل تایپ کنیم.
نکته جالب دیگر این است که علاوه بر سن شهاب حسینی، اطلاعاتی از قبیل بیوگرافی کوتاه، اطلاعاتی در مورد خانواده، افتخارات و جوایز مهم این بازیگر را هم در سمت راست صفحه مشاهده میکنید. در واقع گوگل اطلاعات جذاب دیگری که فکر میکند میتواند برای شما مفید باشد را هم در اختیارتان قرار میدهد. گوگل حسابی هوای شما را دارد!
چرا نام این الگوریتم مرغ مگس خوار است؟
همانطور که میدانید نام محصولات گوگل همیشه جذابیت خاصی داشته و انتخاب نامهای پاندا، پنگوئن و مرغ مگس خوار هم از این قاعده مستثنی نیست. شاید جالب باشد که اشاره کنیم گوگل در انتخاب نام این الگوریتم سلیقه زیادی به خرج داده است؛ زیرا مرغ مگس خوار در واقع پرندهای است که با دو ویژگی سرعت و دقت شناخته میشود.
علاوه بر دنیای واقعی، این پرنده در دنیای وب و صفحات اینترنتی هم با دقت و سرعت زیادی متن شما را بررسی میکند و با شناسایی کلمات همخانواده و مترادف، سعی میکند نزدیکترین نتایج را به کاربر معرفی کند.
علاوه بر این، اگر سعی کنید با استفاده از Keyword Stuffing، کلمات کلیدی زیادی را در محتوای خود قرار دهید، جریمه سختی در انتظار شما خواهد بود. اما اجازه دهید به صورت دقیقتری اهداف این الگوریتم را بررسی کنیم.
هدف الگوریتم مرغ مگس خوار گوگل چیست؟
میخواهیم یک راز بزرگ را به شما بگوییم! هدف الگوریتمهایی همچون پاندا، پنگوئن، رنکبرین و … درک رفتار و کسب رضایت کاربر است. الگوریتم مرغ مگس خوار هم خارج از این قاعده نیست و سعی میکند با درک منظور و مفهوم کاربر، همان نتایجی را به او نشان دهد که به دنبال آن است. اما همه چیز به اینجا ختم نمیشود؛ زیرا گوگل حتی اطلاعاتی که کاربر به دنبال آن نیست را به نحوی جذاب به او نمایش میدهد تا حس کنجکاوی کاربر را برانگیزد.
سئو یعنی، حس خوب جستجو
اجازه دهید با یک مثال ساده این موضوع را روشن کنیم. وقتی عبارت “کیفیت شیر” را در گوگل سرچ میکنید، نتایجی که در رتبههای برتر به شما نشان داده میشود، اطلاعات مفیدی است که گوگل میداند برای شما مهم هستند و به کارتان میآید. به عبارت دیگر، گوگل با استفاده از دادههای الگوریتم مرغ مگس خوار خود، دیگر نتایج اسپم و نامرتبط با هدف جستجوی شما را نشان نمیدهد.
در زبان فارسی کلمه شیر معانی مختلفی دارد ولی گوگل با استفاده از عباراتی که در کنار آن ظاهر میشوند تشخیص داده است که شما دقیقا کدام شیر را میگویید. الگوریتم مرغ مگس خوار به گوگل کمک میکند تا تاثیرِ کلمات بر یکدیگر را درک کرده و نتایج را براساس مفهوم تولید شده نمایش دهد.
حال اگر عبارتی مانند “سرعت شیر” را در گوگل جستجو کنیم متوجه خواهیم شد که نتایج به طرز چشمگیری متفاوت خواهند بود. در این شرایط گوگل درک میکند که منظور شما از شیر همان سلطان جنگل است و نتایج را براساس این مفهوم جدید به شما نمایش میدهد.
این یعنی چه؟ یعنی گوگل حرف شما را عمیقتر از قبل میفهمد، میداند که به دنبال چه هستید و صفحاتی را در معرض دیدتان قرار میدهد که نیاز شما را برطرف میکنند.
شاید این سوال برای شما پیش آمده که گوگل چطور متوجه منظور یا هدف کاربر خود میشود؟ سوال بسیار خوبی است و ما هم قصد داریم این سوال را زیر ذرهبین ببریم. برای رسیدن به پاسخ این سوال لازم است با دو مفهوم گراف دانش و جستجوی معنایی گوگل آشنا شوید.
گراف دانش گوگل (The Knowledge Graph)
گوگل با کمک گراف دانش خود، میتواند اطلاعات دیگری که ممکن است مکمل یا مرتبط با جستجوی شما باشد را در اختیارتان قرار دهد. مثلاً فرض کنید قصد دارید بدانید یک بازیگر در چه فیلمهایی بازی کرده است. در اینجا گوگل با استفاده از گراف دانش خود و سایتهایی مانند ویکی پدیا و IMDB علاوه بر اینکه به سوال شما پاسخ میدهد، تمام اطلاعات تکمیلی همچون جوایز این بازیگر را هم در اختیار شما میگذارد.
درک ارتباط موضوعی صفحات نیازمند الگوریتمهای پیچیدهای است که گوگل موفق به پیاده سازی آنها شده. گراف دانش تلاش میکند ارتباط میان موضوعات و صفحات اینترنتی را درک کرده و براساس اطلاعات جمعآوری شده چکیدهای از آنچه مورد نیاز شماست را در اختیارتان قرار دهد.
باکس هایی محتوایی که در سمت راست صفحه نتایج جستجو نمایش داده میشوند معمولا محصول گراف دانش هستند.
به طور مثال تصویر زیر نمایش نتایج جستجو برای عبارت “اصغر فرهادی” است و همانطور که در تصویر مشاهده میکنید بخشی از این اطلاعات از سایت ویکی پدیا، بخشی از IMDB و بخش دیگری نیز از سایر صفحات وب جمعآوری شده است.
شما با کلیک کردن بر روی سایتهایی که در نتایج مشاهده میکنید روز به روز به گراف دانش گوگل میافزایید؛ زیرا این نتایج همان اطلاعاتی بودند که علاوه بر مرتبط بودن با عبارت جستجو شده شما، بسیار جالب توجه نیز هستند. در واقع گوگل از رفتار شما، به دانش خود و شما اضافه میکند!
همین موضوع نشان میدهد که گوگل قادر به درک ارتباط مفهومی دو صفحه از اینترنت خواهد بود. درست به همین دلیل است که در استراتژیهای لینکسازی خارجی توجه ویژهای به شباهت موضوع دو سایت خواهیم داشت.
جستجوی معنایی (Semantic Search)
دومین مفهوم باارزش و مهم برای درک رفتار کاربران، قابلیت جستجوی معنایی است. جستجوی مفهومی یا معنایی چیزی فراتر از یک جستجوی کلمه به کلمه است. در جستجوی معنایی تمرکز تنها روی کلمات جستجو شده نیست، بلکه معنا و مفهوم آنها اهمیت دارد. همین مسئله باعث میشود که دیگر نیاز نباشد تنها با استفاده از یک کلمه منحصر به فرد در باکس جستجو، به پاسخ خود برسید.
مثالِ سرعت شیر و کیفیت شیر که در بالا گفته شده تایید کننده این قابلیت گوگل است. حال تصور کنید که دوست دارید از رستوران سنسو یک غذا سفارش دهید.
حتی با جستجوی عبارت “فست فود سنسو”، نتایج مربوط به “رستوران سنسو” به شما نشان داده میشود. به عبارت دیگر الگوریتم مرغ مگس خوار به شباهت معنایی دو کلمه رستوران و فست فود واقف است و توانسته به خوبی منظور شما را درک کند. درست مثل شکل زیر:
حالا که به خوبی با این مفاهیم آشنا شدید، لازم است یک قدم به جلو برداریم و به شما بگوییم که چطور با رعایت کردن معیارهای الگوریتم Hummingbirdمیتوانید سئوی سایت خود را بهبود بخشید تا بتوانید همزمان کاربر و گوگل را خوشحال کنید.
بهبود سئوی سایت با استفاده از الگوریتم Hummingbird
اگر به خاطر داشته باشید، گفتیم که یکی از اهداف کلیدی الگوریتم Hummingbirdبهبود رضایت کاربران است. اما برای رسیدن به این هدف، گوگل باید یک سری اطلاعات از رفتار کاربر را در سیستم خود ثبت کند. خبر خوب اینکه شما میتوانید با رعایت قوانینی که مرغ مگس خوار وضع کرده، سئوی سایت خود را بهبود دهید. اما برای این چه کارهایی باید انجام داد؟
1- از کلمات کلیدی متنوع و عبارات توصیفی استفاده کنید
شما نباید در محتوای سایت یا متن مقالات خود مدام یک کلمه کلیدی را تکرار کنید؛ بلکه بهتر است، از مترادفها و عبارات کلیدی طولانی (Long tail Keywords) استفاده کنید. به عنوان مثال زمانیکه در مورد اصغر فرهادی مینویسید، میتوانید با استفاده از عباراتی مانند “تنها کارگردان ایرانی برنده اسکار” مفهوم مورد نظر خود را به کاربر و گوگل منتقل کنید، بدون آنکه مدام نام این کارگردان را تکرار کرده باشید.
همچنین استفاده از عبارات هممعنی یا همخانواده شانس شما را برای گستردگی کلمات کلیدی و کسب جایگاه افزایش میدهد. بعنوان مثال عبارتهای ماشین/خودرو، کادو/هدیه، خرید/فروش از نظر گوگل مفهوم کاملا یکسانی را منتقل میکنند و میتوانند در متن صفحه جایگزین یکدیگر شوند.
به این کار اصطلاحا مفهومگرایی در تولید محتوا میگوییم. تکنیک مفهومگرایی به همراه کلیه استانداردهایی که هنگام نوشتن محتوای مقاله یا محصول باید رعایت شود
2- از نشانهگذاری استاندارد (Schema) استفاده کنید
برای اینکه بتوانید مفهوم محتوای خود را به گوگل بفهمانید، نیاز دارید که به زبان خودش با او صحبت کنید. این همان زبان نشانهگذاری گوکل است که استفاده از آن تاثیر زیادی بر روی بهبود سئو سایت داشته و باعث میشود موتورهای جستجو راحتتر با سایت ارتباط برقرار کرده و بهتر آن را درک کنند. قطعاً درک بهتر صفحات سایت به نفع شماست و باعث میشود در کنار رعایت قوانین موتورهای جستجو و سایر اصول سئو رتبه خوبی در موتورهای جستجو کسب کنید.
تصویر زیر نمونهای از نشانهگذاری یک ویدئو است که در آن عنوان، توضیحات، آدرس نمایش، مدت ویدئو، تاریخ انتشار، ابعاد و پوستر مشخص شدهاند.
گوگل با استفاده از الگوریتمهای مختلف تلاش میکند موضوع صفحه را درک کند. حال اگر شما از سیستم نشانهگذاری استفاده کنید به راحتی درک خواهد کرد که این صفحه در مورد معرفی و نقد فیلم است یا فضایی برای فروش فیلم. نشانهگذاری استاندارد به شما کمک میکند صفحات مختلفی مانند مقاله، محصول، فیلم، دستور غذا، رستوران، رویداد، دوره آموزشی و … را به گوگل معرفی کرده و محل قرار گیری اطلاعات مهم مانند عنوان، قیمت، سال ساخت، وضعیت موجودی و … را مشخص کنید.
نشانهگذاری استاندارد بخشی از کدنویسی و طراحی سایت شماست و برای کاربر قابل مشاهده نیست. استانداردهای نشانهگذاری
3- نرخ پرش را کاهش، و زمان حضور کاربر در سایت را افزایش دهید
شاید آنقدر در مورد اهمیت تجربه کاربری شنیدهاید که تکرار دوباره آن ممکن است شما را آزرده خاطر کند. اما اجازه دهید دوباره به شما بگوییم! اگر دوست دارید سایت شما از یک طرف توسط گوگل جایگاه خوبی کسب کند و از طرفی دیگر، به روی الگوریتم مرغ مگس خوار خوش آید، به رفتار مخاطب خود اهمیت دهید. چطور؟
سعی کنید اینفوگرافیها، ویدئو و حتی بخشهای سادهای مثل گراف، جدول، نمودار و نقل قول را چاشنی محتوای سایت خود کنید تا نرخ پرش (Bounce Rate) سایت را کاهش داده و کاربر خود را متقاعد کنید که زمان بیشتری در سایت شما بگذراند.
الگوریتم Rank Brain که در ارتباط و همکاری مستقیم با مرغ مگس خوار است تلاش میکند تا رفتار کاربر هنگام جستجو را بررسی کرده و میزان رضایت آنها از نتایج را تخمین بزند. یکی از فاکتورهای مهم برای گوگل زمان حضور کاربر در صفحه است.
اگر فاصله زمانی میان ورود کاربر به سایت شما تا جستجوی مجدد همان عبارت یا مفهوم در گوگل بسیار کوتاه باشد یعنی کاربر از محتوای صفحه رضایت نداشته است.
تکنیکهای متنوعی برای افزایش زمان حضور کاربر و نشان دادن رضایت او از محتوای صفحه وجود دارند. برخی از مهمترین روشها؛ افزایش نرخ CTR، کامنت مارکتینگ و ویدئو مارکتینگ هستند
مرغ مگس خوار و آیندهی جستجوی اینترنتی
فکر میکنید که چرا آینده از آن مرغ مگس خوار باشد؟ جواب آن ساده است. زیرا گوگل روز به روز باهوشتر میشود و با اعمال بروزرسانیهایی برای الگوریتم Hummingbird و رنکبرین، نوید انقلابی بزرگ در جستجوی اینترنتی را به ما میدهد.
البته با اینکه الگوریتم مگس خوار گوگل به اندازه پاندا و پنگوئن، تأثیری مستقیم در صفحه نتایج گوگل (SERP) ندارد، اما این الگوریتم دقیقاً چیزی را هدف قرار داده که گوگل سالهاست به دنبال آن است؛ یعنی درک رفتار و کسب رضایت کاربر.
عبارت سئو دیگر مخفف Search Engine Optimization نیست بلکه مفهوم آن در حال حاضر بیشتر شبیه به Search Experience Optimization است؛ یعنی، بهینهسازی تجربه جستجو برای کاربر.
منبع : websima.academy