انواع بازاریابی

برخی از انواع بازاریابی موثرتر و مرتبط‌تر هستند. به همین دلیل در اینجا می‌خواهیم انواع بازاریابی گوناگون را به شما معرفی کنیم.

  1. بازاریابی سنتی Traditional Marketing

بازاریابی سنتی به عنوان اولین نوع بازاریابی به بازاریابی‌ای گفته می‌شود که به تبلیغات برند در کانال‌هایی که پیش از ظهور اینترنت موجود بودند، می‌پردازد. در آن زمان چون اطلاعات به راحتی در دسترس نبود، قسمت اعظم بازاریابی سنتی از ابزاری مانند چاپ، تبلیغات تلویزیونی و بیلبوردها استفاده می‌کرد.

بازاریابی برونگرا به تبلیغاتی مانند تبلیغات چاپی، آگهی تلویزیونی، تماس سرد و ایمیل اشاره می‌کند. این روش بازاریابی از این جهت برونگرا نام دارد که پیام را به تمام مصرف کنندگان ارسال می‌کند تا آگاهشان کند، حالا چه نیاز داشته باشند چه نه.

بازاریابی درونگرا به جای غافلگیر کردن مصرف کننده به جذب آنها می‌پردازد. قسمت اعظم استراتژی‌های بازاریابی درونگرا در حیطه بازاریابی دیجیتال است، چون مصرف کنندگان حین جستجو برای خرید در اینترنت جستجو می‌کنند.

تمرکز اصلی بازاریابی درونگرا ایجاد تجربه‌های ارزشمندی است که بر مردم و کسب و کارتان تأثیر مثبت بگذارد و مشتری و مصرف کننده را به وب سایت شما، که محتوای مفید دارد، جذب کند. وقتی به وبسایت شما مراجعه کردند با ابزار ارتباطی مانند ایمیل و چت همچنان توجه خود را به مشتری نشان می‌دهید. سرانجام می‌توانید با عملکرد به عنوان متخصص و مشاور کمکشان کنید.

بازاریابی دیجیتال در مقابل بازاریابی سنتی قرار می‌گیرد و از تکنولوژی استفاده می‌کند که در گذشته برای مخاطبان موجود نبود. این نوع بازاریابی تمام اقدامات بازاریابی را که از دستگاه‌های الکترونیک یا اینترنت استفاده می‌کنند شامل می‌شود. کسب و کارها می‌توانند با استفاده از کانال‌های دیجیتال مانند موتورهای جستجوگر، شبکه‌های اجتماعی، ایمیل و وب سایت با مشتری‌ها ارتباط داشته باشند. در ادامه با جزئیات به این موارد می‌پردازیم.

بازاریابی موتور جستجوگر (SEM) تمام اقدامات لازم برای نمایش محصول یا خدمات کسب و کارتان در صفحات موتور جستجوگر را شامل می‌شود. وقتی یک کاربر کلیدواژه‌ها را وارد می‌کند، (SEM) به کسب و کار شما کمک می‌کند تا در صفحات اول قرار بگیرید. انواع بازاریابی موتور جستجوگر (SEM) عبارتند از بهینه سازی موتور جستجوگر (استراتژی سئو – SEO) برای نتایج جستجو و پرداخت به ازای کلیک (PPC).

برای شروع با سئو باید با عوامل رتبه بندی موتور جستجوگر آشنا باشید و برای قرار گرفتن در صفحات برتر محتوا تولید کنید. برای شروع با پرداخت به ازای کلیک، باید با موتور جستجوگری که می‌خواهید با آن کار کنید سازگار شوید. تبلیغات گوگل یا Google Ads انتخاب خوبی است. برای ایجاد و مدیریت کمپین‌های پراخت به ازای کلیک هم ابزار مدیریت تبلیغات موجود است.

بازاریابی محتوایی ابزار اصلی بازاریابی درونگرا و دیجیتال است چون محتوا به مخاطب و موتور جستجوگر، مانند گوگل، نشان می‌دهد که می‌توانند اطلاعات مورد نظر خود را در وب ببینند. این به معنای ایجاد، نشر و توزیع محتوا برای مخاطب هدف است. مهم‌ترین ابزار بازاریابی محتوایی عبارتند از شبکه‌های رسانه اجتماعی، وبلاگ‌ها، محتوای بصری و ابزارهایی مانند کتاب‌های الکترونیک و وبینار.

هدف بازاریابی محتوایی کمک به مخاطب در مسیر خرید است. شما ابتدا باید سؤالات و نگرانی‌های خریدار را پیش از خرید شناسایی کنید. سپس برای کمک به ایجاد محتوا تقویم داشته باشید. این کار به سیستم مدیریت محتوا هم کمک می‌کند تا راحت منتشر شوند.

بازاریابی شبکه اجتماعی به معنای خلق محتوا برای تبلیغ برند و محصولات در شبکه‌هایی مانند فیسبوک، اینستاگرام، لینکدین و توییتر است. در حین تولید محتوا به یاد مخاطب باشید و به او فکر کنید. هیچکس صرفاً برای خرید به شبکه‌های اجتماعی نمی‌آید، بنابراین محتوای شما باید مفید، آگاهی بخش، سرگرم کننده و جذاب باشد. این محتوا باید با توجه به ساختار هر شبکه تولید شود تا جذابیت بیشتری داشته باشد. برای نشر راحت محتوا در این شبکه‌ها ابزارهای مختلفی وجود دارد که می‌توانید آنها را به کار ببرید.

بازاریابی ویدیویی نوعی از بازاریابی محتوایی است که در آن از ویدیو استفاده می‌شود. در اینجا برای افزایش آگاهی درباره برند، تشویق به خرید و معاملات بیشتر، ویدیوهایی تولید کرده و آن را در وبسایت، یوتیوب و شبکه‌های اجتماعی پخش می‌کنید. برخی از اپلیکیشن‌های بازاریابی ویدیویی هم وجود دارد که با کمک آن می‌توانید ویدیو ساخته، آن را تحلیل کرده و امتیاز دهید.

بازاریابی صوتی با استفاده از اسپیکرهای هوشمندی مانند Amazon Alexa و Google Home به مردم آموزش داده و درباره موضوعات مورد علاقه مردم به سوالاتشان پاسخ می‌دهد. بهینه سازی وبسایت برای جستجوی صوتی مانند بهینه سازی برای جستجوی ارگانیک است، اما فراتر از آن می‌توانید با ایجاد مهارت از طریق Google action یا Alexa خلاقیت به خرج دهید.

  1. بازاریابی ایمیلی Email Marketing

بازاریابی ایمیلی ارسال محتوای آموزشی یا سرگرم کننده و تبلیغاتی برای مردمی که اشتراک شما را دریافت کرده‌اند، شامل می‌شود. هدف اصلی عمیق‌تر نمودن رابطه با مشتری یا خریدار با ارسال پیام‌های بازاریابی ویژه برای آنهاست. به علاوه، می‌توانید با بازاریابی ایمیلی محتوایی را در اختیار فروشنده قرار دهید که بیشتر به خریدار کمک کند.

بسته به لوکیشن و موقعیت کشور خود باید مقررات ارسال ایمیل را دنبال کنید. این مقررات ممکن است باعث شوند تنها به افرادی که منتظر پیام شما هستند، ایمیل ارسال کنید، تا آنها هم شما را دنبال کنند. به علاوه باید درباره تولید محتوا شفاف باشید.

با این وجود، اولین استراتژی شما باید ایجاد لیست ایمیل‌ها باشد، یعنی پایگاه داده‌ای از مخاطبین که می‌توانید به آنها ایمیل ارسال کنید. رایج‌ترین مکانیزم از طریق ایجاد فرم‌هایی در وبسایت است که مشتری می‌تواند آن را پر کند. سپس به یک نرم افزار بازاریابی ایمیلی و CRM نیاز دارید تا تأثیر ایمیل‌ها بررسی و نظارت شود. برای افزایش تأثیر ایمیل‌ها و بازدهی

  1. بازاریابی مکالمه‌ای Conversational Marketing

بازاریابی مکالمه‌ای توانایی گفتگوی یک به یک از طریق کانال‌های مختلف و جلسات است تا با خواسته‌های مشتری درباره چگونگی خرید، زمان و مکان آن، آشنا شوید. این نوع بازاریابی از گفتگوی زنده فراتر رفته و تماس تلفنی، پیامک، پیام رسان فیسبوک، ایمیل و غیره را شامل می‌شود.

در آغاز کار باید کانال‌هایی که می‌توان از طریق آن با مشتری ارتباط داشت را شناسایی کنید. چالش پیش رو این است که بدون کاهش سرعت پاسخگویی، قطع ارتباط یا کاهش بازدهی، در کانال‌های مختلف حضور داشته باشید. به همین دلیل می‌توانید از ابزار بازاریابی مکالمه‌ای مانند یکپارچه سازی صندوق ورودی، تلاش‌های خود را پر ثمر کنید.
 

  1. بازاریابی همهمه‌ای Buzz Marketing

بازاریابی همهمه‌ای نوعی استراتژی بازاریابی ویروسی است که با خلق محتوا، رویدادهای ارتباطی و انجمن اینفلوئنسرها، بازاریابی دهان به دهان ایجاد کرده تا انتظارات را درباره محصول یا خدمات افزایش دهند. بازاریابی همهمه‌ای زمانی خوب عمل می‌کند که زودتر به سراغ اینفلوئنسرها بروید و برای ایجاد کنجکاوی مشتری عمل کنید. برای پیگیری بازاریابی همهمه‌ای باید با کمک نرم افزارهای گوش دادن به شبکه های اجتماعی بر واکنش مخاطب نظارت داشته باشید.

  1. بازاریابی اینفلوئنسری Influencer Marketing

بازاریابی اینفلوئنسری با تمرکز بر دنبال کنندگان شبکه‌های اجتماعی انجام می‌شود. اینفلوئنسرها در حوزه خود متخصص شناخته می‌شوند. این افراد بر مخاطبین مورد نظر شما تأثیر زیادی داشته و می‌توانند بازاریابی خوبی انجام دهند.

برای شروع بازاریابی اینفلوئنسری باید ابتدا استراتژی بازاریابی اینفلوئنسری را ایجاد کرده و نوع اینفلوئنسر مورد نظر خود را انتخاب کنید. بعد باید لیستی از شاخص‌های موردنظرتان را در یک اینفلوئنسر، مانند حجم مخاطبین، میزان فعال بودن مخاطبین و شرایطشان، تهیه کنید.

برای پیدا کردن اینفلوئنسرها می‌توانید از این راه‌ها کمک بگیرید:

از این طریق متوجه می‌شوید که اینفلوئنسرمورد نظر شما مخاطبش را خوب می‌شناسد، پس با او ارتباط خوبی برقرار کنید و اجازه دهید تا حین تبلیغات آزادی عمل داشته باشد.

  1. بازاریابی اکتسابی Acquisition Marketing

گرچه هدف همه انواع بازاریابی جذب مشتری است، اما اغلب آنها اهداف بزرگ‌تری دارند، مانند افزایش آگاهی درباره برند و افزایش ترافیک. بازاریابی اکتسابی نوعی از انواع بازاریابی است که ترفندها و استراتژی‌های بازاریابی را به کار می‌برد، اما بر نحوه مزیت گرفتن از آنها تمرکز می‌کند. در نهایت، هدف این است که با بازاریابی برونگرا از طریق محتوا، شبکه اجتماعی و بازاریابی موتور جستجوگر، ترافیک بیشتری را به وبسایت جذب کنید.

پس از دریافت ترافیک وبسایت، باید این ترافیک را هدایت کرده و به فروش تبدیل کنید. هدف بازاریابی اکتسابی همین است. بازاریابی اکتسابی ممکن است با استفاده از ترفندهایی وبسایت را به موتور تسریع فروش تبدیل کند، مثلاً با تخفیف محصولات، آموزش به مشتری، رعایت حقوق کپی رایت سایت، بهینه سازی نرخ تبدیل و بهینه سازی فروش. همچنین با کمک بهینه سازی فروش و ایجاد استراتژی، فرایند میان بازاریابی و فروش را تسریع کنید.

  1. تبلیغات متنی Contextual Marketing

بازاریابی متنی به معنای روبرو کردن کاربران هدف آنلاین با تبلیغات مختلف وبسایت و شبکه‌های اجتماعی براساس الگوی رفتار آنها در مرورگر آنلاین است. اولین راه قدرتمند نمودن بازاریابی متنی از طریق شخصی سازی است. CRM در کنار ابزارهای بازاریابی قدرتمند مانند smart CTA می‌توانند وبسایت را برای کاربر مفید بسازد. در این صورت کاربر می‌تواند اطلاعات صحیح را یافته و اقدامات موثرتری داشته باشند. بازاریابی متنی از استراتژی و برنامه ریزی استفاده می‌کند. بنابراین می‌توانید در این زمینه آموزش ببینید.

  1. بازاریابی شخصی سازی شده Personalized Marketing

در اینجا هدف این است که بازاریابی شما تفکر آمیز و بحث برانگیز باشد تا برندتان از خاطرها نرود و واکنش‌های مثبت دریافت کند. برای شروع بازاریابی شخصی سازی شده باید شخصیت خریدار را شناخته و خود را جای آنها بگذارید. همچنین باید جایگاه خود را در بازار شناخته و ببینید با چه کاری می‌توانید از سایر رقبا متفاوت شوید. این کار ارزش‌های شما را شکل داده و متوجه می‌شوید برای بازاریابی خود از چه روایتی استفاده کنید.

  1. بازاریابی برند Brand Marketing

بازاریابی برند به معنای معرفی برند خود به عموم و ایجاد ارتباط حسی با مخاطب هدف از طریق روایتگری، خلاقیت، طنز و الهام بخشی است. در اینجا هدف وادار کردن مخاطب به تفکر و ایجاد بحث است تا مخاطب برند شما را به یاد داشته و واکنش مثبت نشان دهد.

برای آغاز بازاریابی برند باید شخصیت خریدار و اولویت‌های آنها را بشناسید. همچنین باید جایگاه خود در بازار و آنچه که شما را از سایر رقبا متمایز می‌کند بشناسید. در این صورت ارزش‌های خود را مشخص کرده و برای بازاریابی از روایت مناسب خود استفاده می‌کنید.

  1. بازاریابی پنهان Stealth Marketing

بازاریابی پنهان زمانی است که یک برند برای تبلیغ محصول یا خدمات خود از بازیگران یا سلبریتی‌ها یا نام‌های مستعار استفاده می‌کند تا مصرف کننده متوجه نشود که بازاریابی در جریان است. برخی از نمونه‌های بازاریابی پنهان عبارتند از استخدام بازیگران برای تبلیغات محصول به عموم، استفاده از اکانت فیک، پرداخت به اینفلوئنسرها برای پست کردن مطلبی درباره محصول یا خدمات بدون اینکه آن را تبلیغ یا معرفی کنند، تولید ویدیوهای وایرال و قراردادن محصول در فیلم‌ها.

  1. بازاریابی چریکی یا پارتیزانی Guerrilla Marketing

بازاریابی چریکی یا پارتیزانی به معنای فعالیت هوشمندانه برند در مکان‌های پررفت و آمد است تا به شیوه‌ای مؤثر و خلاقانه به مخاطب دسترسی داشته، برند را معرفی کرده و همه را از برندتان باخبر کنید. مثال هایی از بازاریابی پارتیزانی عبارتند از استفاده از محیط‌های شهری، لوکیشن هایی مانند ایستگاه قطار و تبلیغات در یک رویداد زنده.

تبلیغات یا بازاریابی بومی زمانی انجام می‌گیرد که برندها با پرداخت به ناشران معروف با آنها همکاری می‌کنند تا در مقاله یا ویدیوی آنها حمایت مالی داشته و محتوایی تولید کنند که شبیه محتوای وبسایت شان باشد. آن‌ها همچنین با پرداخت هزینه به ناشرین از آنها می خواهند این محتوا را از طریق شبکه‌های مجازی و وبسایت شان در اختیار مخاطب عام قرار دهند. به طورکلی، وقتی یک برند به سرویس تبلیغاتی بومی یک ناشر هزینه پرداخت می‌کند، می‌توانید از تخصص ویرایشی آنها استفاده کرده و با تولید محتوای حرفه‌ای معرفی جامع‌تری از برندتان داشته باشد.

برای استفاده از تبلیغات بومی، یا باید خودتان به سراغ ناشرین رسانه‌ها بروید یا از شبکه تبلیغات محلی خود بخواهید در یافتن تبلیغات به شما کمک کنند.

بازاریابی پورسانتی یا معرف زمانی رخ می‌دهد که یک خرده فروش آنلاین به وبسایت این اجازه را می‌دهد تا در ازای هر مشتری معرفی شده از طریق تبلیغات خود برای خرید یکی از محصولات خرده فروش، حق کمیسیون دریافت کند.

اگر در حال حاضر پلتفورم هایی مانند وبسایت تولیدکننده ترافیک یا شبکه‌ای در رسانه‌های اجتماعی دارید، می‌توانید با بازاریابی پورسانتی از آنها نهایت استفاده را ببرید. محصول یا برندی را انتخاب کنید که با محصول شما هم راستا باشد (اما رقیبتان نباشد) و آن را به مخاطبین خود معرفی کنید.

بازاریابی مشارکتی به معنای جذب شرکای جدید برای فروش محصول یا خدمات به جمعی از مشتریان دیگر است. مثلاً در HubSpot یک برنامه مشارکتی وجود دارد که آژانس‌های بازاریابی درونگرا محصولات را به مشتری‌های خود فروخته و HubSpot هم به آنها کمیسیون می‌دهد.

بازاریابی کالا یعنی آوردن محصول به بازار و ایجاد تقاضا برای آن. تصمیم گیری برای جایگاه محصول و پیام رسانی درباره آن، معرفی محصول و اطمینان داشتن از درک مزایا و ویژگی‌های محصول توسط فروشنده و مشتری. شما می‌توانید از طریق بسیاری از روش‌های بازاریابی که در این مقاله معرفی شدند، این کار را انجام دهید. اما بیشتر تمرکزتان باید روی محصول باشد تا شرکت.

بازاریابی مبتنی بر کاربر نوعی استراتژی بازاریابی با تمرکز بالاست که در آن تیمی از مشتریان بالقوه را یک بازار در نظر می‌گیرند. تیم‌های بازاریابی برای مردم و مخاطبی که در نظر گرفته‌اند، محتوا تولید کرده، رویداد برگزار می‌کنند و کمپین راه می‌اندازند.

درنتیجه برای مشتری ایده آل خود کمپین‌های ویژه دارید. برای شروع:

  1.     حساب‌های کلیدی را شناسایی کنید.
  2.     با توجه به مسائل مهم برای آن حساب‌ها پیام تولید کنید.
  3.     نحوه استفاده از این پیام‌ها را بیاموزید.
  4.     نرم افزار مناسب برای خود را پیدا کنید.

برخلاف بازاریابی اکتسابی که بر یافتن مشتری‌های جدید تمرکز می‌شود، بازاریابی مبتنی بر مشتری بر مشتری فعلی تمرکز می‌کند، تا با محصول یا خدمات آنها را خوشحال کنید و به مبلغان برند شما تبدیل شوند. این استراتژی مهمی است چون هزینه جذب مشتری از هزینه حفظ مشتری فعلی بالاتر است.

بازاریابی مبتنی بر مشتری روی بهبود تجربه مشتری یا تاثیری که شما پس از ارائه خدمات بر مشتری می‌گذارید، تمرکز می‌کند. با حذف موانع بر سر راه خدمات به مشتری، ارائه راه‌هایی برای ارائه خدمات مانند پایگاه های اطلاعاتی آنلاین و استفاده از نرم افزار خدمات مشتری برای مدیریت و بهبود ارتباط با مشتری، می‌توانید تجربه بهتری را در اختیار مشتری قرار دهید.

در بازاریابی دهان‌ به‌ دهان مشتری یک برند را توصیه می‌کند که قابل اعتمادترین نوع بازاریابی امروز است. برای ایجاد این نوع بازاریابی باید بهترین محصول یا خدمات ممکن را ارائه دهید و بهترین پشتیبانی را داشته باشید. به معنای دیگر باید نیاز مشتری را به نیاز خود ترجیح دهید. تنها در این صورت است که مشتری‌های شما به تیم وفاداری تبدیل شده و برند شما را به دوستان و خانواده معرفی می‌کنند.

بازاریابی رابطه‌ای نوعی از بازاریابی مبتنی بر مشتری است که با مشتری رابطه‌ای عمیق و معنادار ایجاد می‌کنید تا مشتری در بلندمدت به برند وفادار بماند. بازاریابی رابطه‌ای بر دستاوردها یا فروش کوتاه مدت تمرکز نمی‌کند. به جای آن، طرفداران برند ایجاد می‌کند تا مبلغین بلندمدت کسب و کار شما باشند.

راه اصلی این کار تمرکز بر خوشحال نمودن و راضی نگه داشتن مشتری است. می‌توانید با استفاده از نرم افزار بازخورد مشتری کمپین شاخص وفاداری مشتری داشته باشید تا مشتری‌های وفادار را بشناسید. سپس می‌توانید با یافتن راه‌هایی این مشتری‌ها را به طرفدار خود تبدیل کنید. اینجاست که می‌توانید از مشتری بخواهید نظر خود را بنویسد، در موردپژوهی ها شرکت کند، یا در دستیابی به اهداف مربوط به مشتری به شما کمک کند.

بازاریابی محتوای تولید شده توسط کاربر زمانی است که کسب و کار در شبکه‌های اجتماعی ایده‌ها، اطلاعات و عقاید مشتری را پرسیده و یا مسابقاتی برگزار می‌کند تا به ابزار بازاریابی دست یابد. مسابقاتی مانند طراحی لوگو، صدا یا تبلیغات.

بازاریابی دانشجو محور یعنی استخدام دانشجویان به عنوان سفیر برند شما در دانشکده. آن‌ها با برپایی غرفه یا دادن نمونه محصول برند شما را تبلیغات می‌کنند.

بازاریابی مجاورتی یعنی برندها با Beacon یا دستگاه‌های بلوتوث دار هشدارهایی را به تلفن همراه مردمی که به یکی از فروشگاه‌ها نزدیک هستند، ارسال می‌کنند تا با ورود و خروج مشتری به فروشگاه، آن‌ها را از تخفیف‌ها باخبر کنند. Beacon می‌تواند لوکیشن افراد در فروشگاه را مشخص کرده و اطلاعاتی درباره محصول و برندی که به آنها نزدیک است، را ارسال کنند.

بازاریابی رویدادی یعنی برنامه ریزی، سازماندهی و اجرای یک رویداد برای تبلیغ برند، محصول یا خدمات. رویدادها حضوری یا آنلاین رخ داده و کمپین‌ها رویداد را میزبانی، اجرا کرده یا به عنوان حامی مالی در آن شرکت می‌کنند.

بسیاری از سازمان‌ها با ارائه اطلاعات مهم درباره برند خود به معرفی آن می‌پردازند تا توسط مخاطبی دیده شوند و تجربه خوبی را در اختیار مشتری قرار دهند. همچنین ممکن است در پایان رویداد بتوانند شرکت کنندگان را به خرید ترغیب نمایند.

بازاریابی تجربی رویدادها، تجربه‌ها و معاملات حضوری را شامل می‌شود که بین برند و مخاطب ارتباط عاطفی ایجاد می‌کند. بازاریابی تجربه‌ای بازاریابی رویدادی را یک قدم فراتر می‌برد تا شرکت کننده در پایان علاوه بر اطلاعات به دست آورده دستاورد دیگری هم داشته باشد.

مثلاً در HubSpot کنفرانس های INBOUND برگزار می‌شود تا با ایجاد فرصت‌های شبکه‌ای، برنامه‌های سرگرمی و مهمانی، صرف خوراکی‌های خوشمزه و رویدادهای به یادماندنی، تجربه بی نظیری را در اختیار مشتری قرار دهد.

بازاریابی تعاملی با نو آوری در بازاریابی مشتری را دعوت می‌کند تا با عکس و فیلم با محتوا ارتباط برقرار کنند. این نوع جدید بازاریابی خلاقیت شما را تحریک می‌کند تا با روایت‌های جذاب توجه مشتری را جلب کنید. نمونه‌های بازاریابی تعاملی عبارتند از فیلم اینفوگرافیک‌های جذاب.

بازاریابی جهانی بر نیاز مشتری‌های خریدار در کشورهای دیگر تمرکز می‌کند. استراتژی بازاریابی جهانی ترغیب کسب و کار به انجام تحقیق بر روی بازاری جدید است، تا کشورهایی که محصولش در آن به فروش می‌رسد را شناسایی کند، و بعد برند را جوری بومی نشان دهد تا نیازهای مشتری هدف را منعکس نماید.

بازاریابی چند فرهنگی یک کمپین بازاریابی راه اندازی می‌کند تا مردمی از قومیت‌ها و فرهنگ‌های مختلف را به عنوان مخاطب عام خود هدف گذاری کند. در این صورت نه تنها با گروه‌های اقلیت ارتباط خواهید داشت، بلکه با توجه به قومیت‌ها و فرهنگ‌های دیگر نشان می‌دهید که دیگر یک فرهنگ و قومیت غالب وجود ندارد.

بازاریابی مبتنی بر اطلاعات نوعی بازاریابی است که در آن به پیام منتقل شده در بازاریابی اشاره شده و بیشتر بر حقایق تمرکز دارد تا احساسات. این ترفند بازاریابی بر این تمرکز می‌کند که ویژگی‌ها و مزیت‌های محصول شما چگونه مشکلات مشتری را حل کرده و حتی محصول شما را با محصول رقبا مقایسه می‌کند. همچنین این نوع بازاریابی با تکیه بر آمار و ارقام به هدف مورد نظر می‌رسد.

بازاریابی عصبی با ترکیب علوم اعصاب با بازاریابی به برند کمک می‌کند تا واکنش عاطفی کمپین‌های بازاریابی فعلی و آینده را تحریک کنند. برای این موضوع، کمپانی‌هایی مانند Immersion Neuroscience و Spark Neuro با ایجاد تکنولوژی خاصی واکنش‌های شیمیایی عصبی و فیزیولوژیکال را تحریک می‌کنند تا هم مشارکت عاطفی را برانگیزند و هم محتوای بازاریابی را منتقل کنند.

بازاریابی تشویقی بیشتر بر احساسات تمرکز می‌کند تا بر حقایق. با این کار بیشتر مخاطب را تحت تأثیر قرار می‌دهد، تا با برند ارتباط برقرار کند و در نهایت به عمل موردنظر که همان خرید است، منجر می شود.

بازاریابی سببی نوعی بازاریابی جمعی است که با تشویق و حمایت از کارهای خیریه همزمان هم جامعه را بهبود بخشیده و هم با افزایش آگاهی درباره یک برند از کارهای خیریه نیز حمایت می‌کند.

“شریل گرین” نویسنده کتاب Do Good to Do Better درباره بازاریابی سببی، اینچنین می‌گوید:

فروش لوازم هیچ لذتی ندارد، به همین دلیل سوزان باید درباره قدرت بازاریابی سببی چیزهایی می‌آموخت. او ۱% از فروش خالص خود را به حمایت از بانک غذای محلی اختصاص داد. او صبح یکشنبه‌ها را به پخش سوپ میان نیازمندان اختصاص می‌دهد. او جعبه‌های اهدایی دارد که در اتاق کارمندان می‌گذارد و به کارمندان داوطلب در امور خیریه مرخصی می‌دهد. او تبلیغات را از توضیح فرایند تولید محصولات به بیان داستانی درباره تأثیر مثبت کارمندان و اهدای بیش از ۶۰۰۰ وعده غذایی در سال گذشته، تغییر داد. سوزان دیگر محصول نمی‌فروشد بلکه عشق می‌فروشد.

از آنجاییکه سوزان صاحب یک کمپانی بود، تصمیم گرفت کسب و کارش را با خواسته‌اش برای حمایت از جامعه پیوند دهد.

بازاریابی سببی با پاسخ به این سه سؤال آغاز می‌شود:

  1. من به چه ارزش‌هایی بیشتر اهمیت می‌دهم؟
  2. چگونه می‌توانم با استفاده از جایگاه شرکتم از این ارزش‌ها حمایت کنم؟
  3. چطور می‌توانم با مشتری‌هایم ارتباط برقرار کنم تا در این اقدامات شریک شوند؟

سؤال آخر هم به کسب و کار شما و هم به خیریه/ارزشی که می‌خواهید از آن حمایت کنید کمک می‌کند.

بازاریابی بحث برانگیز مخاطبین خود را با چالش روبرو نمی‌کنند. بلکه تکنیکی پرسروصدا برای اظهارنظر است که برندها با استفاده از آن درباره ارزش‌های اخلاقی خاصی گفتگوهای مفید به راه می‌اندازند. 

در سال‌های اخیر هرگونه چالش درباره مسائل اجتماعی مهم را بازاریابی بحث برانگیز تلقی می‌کنند. گرچه ممکن است مشتری‌های مخالف با خودتان را ناامید کنید، اما مخاطبین همساز با شما به برندتان متعهدتر شده و احتمالش بیشتر است که پیام‌های شما را منتقل کنند، چون به عقیده آنها نزدیک‌تر است.

بازاریابی میدانی یعنی فراهم کردن محتوای فروش مانند موردپژوهی، نظرات کاربران درباره محصول، مقایسه با سایر محصولات و کارهای دیگر برای اینکه مشتری در مراحل پایانی جستجوی محصول به خرید دست بزند.

برای بازاریابی راه درست و غلطی وجود ندارد چون تا زمانی که بتواند شما را با مخاطب مورد نظر پیوند دهد، مؤثر است. بسیاری از شرکت‌ها از یک یا چند ترفند بازاریابی استفاده می‌کنند تا به کمک آن پیامشان را به کمپین‌های مختلف و افراد مختلف منتقل کنند.

پس از آشنایی با انواع بازاریابی، در نهایت شما باید روشی را انتخاب کنید که برای خریدار، محصول، بودجه و منابع‌تان مناسب باشد تا با کمک اطلاعات خود یک برنامه ریزی بازاریابی درست داشته باشید.

منبع : سایت دیدار

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *