اینتراکتیو مارکتینگ (Interactive Marketing) یا بازاریابی تعاملی واژه‌ای است که در تقابل با بازاریابی سنتی به وجود آمده است. فکر کنید جلوی تلویزیون نشسته‌اید و تبلیغ برند معروفی را می‌بینید. بعد از پایان تبلیغ دلتان می‌خواهد با مسئولان شرکت حرف بزنید و بگویید که چقدر کیفیت محصولشان خوب یا بد بوده است. شاید دوست داشته باشید فریاد عالم را بر سرشان بزنید یا آن‌ها را تشویق کنید. چه راهی دارید؟
شاید خیلی سخت باشد که راهی را پیدا کنید و صدایتان را به گوش مسئولان آن برند برسانید. از طرف دیگر فکر کنید صاحب یک برند فضایی را برای شما فراهم می‌کند که بتوانید از طریق آن فضا نظرات، احساسات و نیازهای خود را با آن‌ها در میان بگذارید. شما کدام روش را بیشتر می‌پسندید؟
اگر با برندی مواجه شدید که از روش دوم استفاده می‌کرد بدانید که آن برند از بازاریابی سنتی عبور کرده و در حال بهره بردن از بازاریابی تعاملی یا اینتراکتیو مارکتینگ است.
نتایج تحقیقی از ExpoTV.com نشان داده است که 55 درصد افراد مایلند با برندها و شرکت‌هایی که محصولاتشان را می‌خرند، گفتگو داشته باشند. هم‌چنین 89 درصد از همین افراد گفته‌اند که اگر بتوانند نظرشان را درباره آن محصول یا برند بدهند، بیشتر از پیش به آن برند وفادار می‌مانند.
پس اگر شما هم دنبال راهی هستید تا به میزان 89 درصد وفاداری مخاطبان به برندتان را افزایش دهید، ادامه این مقاله را از دست ندهید.

بازاریابی تعاملی یا اینتراکتیو مارکتینگ (interactive marketing) چیست؟

بازاریابی تعاملی یا اینتراکتیو مارکتینگ گونه‌ای ابداعی از بازاریابی است که در آن مخاطبان می‌توانند با محتوای شما ارتباط برقرار کنند. در این نوع بازاریابی، هر برند بر اساس حرکت هر مشتری و مخاطب، پاسخی در خور می‌دهد. در این روش برندها می‌توانند خلاقانه‌تر عمل کنند و داستان‌های بهتری بگویید و به این ترتیب مخاطبان بیشتری به دست بیاورید. بر خلاف روش‌های بازاریابی برونگرا، بازاریابی تعاملی فضایی را ایجاد می‌کند که در آن مشتریان و برند بتوانند گفتگویی دو طرفه داشته باشند.
بازاریابی تعاملی به مشتریان این اجازه را می‌دهد که به رشد و تحول محصول و برند مورد علاقه‌شان کمک کنند و همین امر باعث می‌شود که 10 تا 12 بار بیشتر از بقیه انواع بازاریابی مفید واقع شوند. هرچه که مشتریان بیشتر در فضای آنلاین بیشتر در مورد یک برند صحبت کنند، هرچه بیشتر در سایت‌ها، شبکه‌های اجتماعی، ویدئو و ایمیل‌هایشان از یک محصول یا شرکت بگویند، بیشتر امیدها و ایده‌هایشان را به آن شرکت منتقل می‌کنند و باعث رشد نام آن برند می‌شوند.

انواع بازاریابی تعاملی یا اینتراکتیو مارکتینگ

بازاریابی تعاملی اهداف گوناگونی را دنبال می‌کند. بازارایابان ممکن است از طریق محتوای پویا مانند داستان‌سرایی، محتوای شخصی‌سازی شده، اطلاعات لایه‌ای و تعامل دو طرفه با مشتریان ارتباط برقرار کنند.
در تمام این نوع محتوا، هدف این است که بتوان محتوایی تعامل برانگیز و مربوط به مشتری ایجاد کرد. اما هر کدام از این انواع محتوا چه معنایی می‌دهند؟

بیشتر بخوانید : داستان سرایی یا استوری تلینگ چیست؛ قصه گویی در محتوا

مزایای اینتراکتیو مارکتینگ یا بازاریابی تعاملی

اگر با خودمان روراست باشیم متوجه می‌شویم که امروزه مصرف‌کنندگان انتظار دارند برندها جلوتر از خواسته‌ها و انتظارات آن‌ها قدم بردارند. بازاریابی تعاملی در این راه کمک شایانی به بازاریابان و برندها می‌کند. به کمک بازاریابی تعاملی، برندها و سازمان‌ها می‌توانند نیازهای مشتریان خود را بهتر بشناسند. اینتراکتیو مارکتینگ باعث کاهش ریسک و افزایش فروش می‌شود؛ چراکه نتایج آن از شناخت نیازها، رفتارها و خواسته‌های مشتریان برآمده است. با شخصی‌سازی بازاریابی تعاملی می‌توان مشتریان بالقوه را راحت‌تر به مشتری خریدار تبدیل کرد و درآمد بیشتری نیز کسب کرد. در نهایت، بازاریابی تعاملی باعث افزایش رضایت مشتری، کاهش هزینه‌های بازاریابی و گشایش درب‌ها به سمت بازاریابی خودکار می‌شود.

نحوه پیاده سازی بازاریابی تعاملی یا اینتراکتیو مارکتینگ

یکی از برترین نمونه‌های اجرای بازاریابی تعاملی در دهه گذشته معرفی کفش آدیداس-1 توسط برند آدیداس بوده است. این شرکت با بهر‌گیری از روش اینتراکتیو مارکتینگ توانستند رکورد فروش کفش‌های رانینگ را بزنند.
آدیداس-1 در زمان معرفی خود کفشی انقلابی محسوب می‌شد؛ چراکه تکنولوژی‌های جدیدی در آن به کار رفته بود، مثلا سنسورها و مکانیسمی داشت که پس از هر گام، بالشتک کفش را با پا تنظیم می‌کرد. از آن‌جا که آدیداس چنین کفشی را نمی‌توانست با تبلیغات معمولی بفروشد، تصمیم گرفت از بازاریابی تعاملی برای فروش این کفش استفاده کند.
در ابتدای برنامه بازاریابی، تحلیل جامع و کاملی از اطلاعات مشتریان انجام گرفت و برای این‌که اطلاعات مربوط به این مشتریان را جمع‌آوری کند، وب‌سایتی طراحی کرد و در آن 250 جفت از کفش‌هایش را به پیش فروش گذاشت. تعدادی از مشتریان بسیار وفادار آدیداس در سراسر دنیا موفق به خرید این کفش شدند. آدیداس در ازای چنین پیش فروشی از این افراد خواست که درباره اولویت‌ها و تجربیاتشان از برند با آن‌ها سخن بگویند.
این برند اطلاعات به دست آمده از این کمپین متوجه شد که باید چگونه به تبلیغات خود در فضای آنلاین جهت دهد. به این ترتیب در وب‌سایت‌های بزرگی هم‌چون یاهو شروع به تبلیغ کرد. ایمیل‌های همراه با جزئیات و اطلاعات محصول برای مشتریان آدیداس ارسال شد. وب‌سایتی مخصوص ارائه اطلاعات و تکنولوژی‌های این کفش ایجاد شد. هدف از تمام این کارها این بود که همه مشتریان از خصوصیات این کفش جدید آگاه شوند.
با اعمال چنین تاکتیکی، آدیداس توانست کنجکاوی مشتریان را نسبت به این محصول جدید بیش از پیش برانگیزد و آن‌ها را وارد به جستجو برای یافتن اطلاعات بیشتر درباره این محصول بکند. نتایج نشان می‌داد که فقط در هفته اول برگزاری این کمپین نیم میلیون نفر برای کسب اطلاعات به وب‌سایت رسمی آدیداس سر زده بودند.
بنابراین با اتخاذ استراتژی‌های صحیح، شناخت و تحلیل دقیق مخاطب و نظرسنجی از آنان می‌توان بازاریابی تعاملی را برای هر محصول ایجاد کرد.

بیشتر بخوانید: استراتژی مناسب برای بازاریابی آنلاین

جمع‌بندی
این‌که از چه نوع روشی برای ایجاد بازاریابی تعاملی استفاده می‌کنید مهم نیست، مهم این است که اینتراکتیو مارکتینگ به شما در اجرای موفق‌تر کمپین‌هایتان کمک می‌کند. نیازی نیست برای بازاریابی تعاملی هزینه زیادی خرج کنید؛ اما در عوض می‌توانید از آن به عنوان استراتژی موفقی در کمپین‌های آتی برندتان استفاده کنید.

منبع : یکتانت

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *