بازاریابی فرهنگی و اهمیت آن در کسب و کار جهان امروز
در یک تعریف کوتاه پیرامون بازاریابی باید گفت؛ “بازاریابی به مجموعه فعالیتهایی گفته میشود که توسط افراد متخصص و آموزش دیده، در جهت فروش محصولات و کالاهای مختلف و نیز ارائه خدمات در سطح جامعه صورت میگیرد”.
این فعالیتها که امروزه شکل و شمایل جدیدتری به خود گرفته است با توجه به بازار امروز و تنوعی که در انواع کالاها و خدمات ایجاد شده دارای مدلهای مختلفی است که هر کدام در جای خود از اهمیت خاصی برخوردار است.
یکی از شمایل بازاریابی، نوع فرهنگی است که در این نوع بازاریابی فرهنگ یک جامعه و ملت مورد هدف قرار میگیرید چرا که فرهنگ بخشی بزرگی از زندگی هر فرد را تشکیل میدهد. اگر به دنبال موفقیت در کسب و کار خود هستید همراه ما باشید.
کسب و کار موفق با بازاریابی درست
بازاریابی فرهنگی موضوع کم اهمیتی نیست و اهمیت آن بسیار بیشتر از چیزی است که این روزها مرسوم شده است. در واقع فرهنگ چیزی است که به بازاریابان این توانایی را میدهد تا ارتباط بیشتری را با مخاطبان خود برقرار کرده و اینگونه باعث افزایش پیشرفت در کسبوکار خود شوند.
قبول نکردن اهمیت فرهنگ بازاریابی در ایجاد کسب و کار یا بازریابی فرهگی همان چیزی است که شما را در فرایند رقابت ضعیف میکند.
آقای Rob Fields از فعالان حوزه بازاریابی و کسب و کار اعتقاد دارد که برندها هیچوقت به صورت مستقیم با مصرفکنندگان تعامل نمیکنند بلکه این رابطه دائما از طریق فرهنگ صورت میگیرد و به همین علت نباید در زمان پیشرفت استراتژی بازاریابی به آن بیتوجهی شود.
در واقع فرهنگ جایی است که شما امکان و فرصت رشد کسب و کار خود را در آن پیدا میکنید. با آکادمی بازار همراه باشید، این مقاله به بازاریابی فرهنگی و اهمیت آن در جهان امروز میپردازد.
منظور از فرهنگ در بازاریابی فرهنگی
پاسخ این سوال کمی پیچیده است. با گسترش ارتباطات که بیشتر از راه استفاده از تکنولوژی، مهاجرت بین المللی، ازدواج با افرادی از فرهنگهای دیگر شکل گرفته است.
برخی میگویند که معنای فرهنگ همواره در حال تغییر است یا اصلا چیزی به نام فرهنگ وجود ندارد. فرهنگ اصطلاح پیچیدهای است اما میتوان تعریف کلی از آن ارائه کرد: فرهنگ را میتوان مجموعهای از دانشها، هنر، اخلاق، عادتها و … افراد یک جامعه دانست.
رابطه فرهنگ با استراتژی بازاریابی چیست؟
بعضی از بازاریابان در مورد بازاریابی چند فرهنگی یا بین فرهنگی میگویند که نیازی به سرمایهگذاری در تبلیغات چند فرهنگی یا هدف قرار دادن یک فرهنگ خاص نیست.
همینطور آنان معتقدند در سالهای آینده، هریک از مشتریان به جریان اصلی خواهند پیوست و از هدف قومی خود دور خواهند شد. برای همین باید به مجموع مشتریان، بدون توجه به فرهنگ و قومیت آنها نگاه کنیم.
این در حالی است که عدهای دیگر کاملا مخالف این باور را قبول دارند. آنها اعتقاد دارند که در جوامع چند وجهی همیشه تمایز فرهنگی وجود دارد و کسب و کارها نباید به آن بی توجه باشند.
در کشور کانادا، کل هزینههای مصرفکنندگان در کانادا در پنج سال گذشته ۲۱ درصد افزایش پیدا کرده است. سهم کاناداییهای آسیای جنوبی ۷۶ درصد از آن و سهم کاناداییهای چینی ۴۰ درصد بوده است.
این نشان میدهد که آنان بازارهای مهمی برای کسبوکارهای کانادایی هستند. بازاریابان باید چگونگی دسترسی به آنها را بدانند و این تنها در سایه بازاریابی فرهنگی محقق میشود.
مثال ساده برای فهم بهتر
علاقه و ترجیحات ما به واسطه زبان، فرهنگ، مذهب، ارزشها و عادتهای کشور اصلیمان شکل میگیرد. مثلا نوشیدن یک لیوان آب پرتقال به هنگام صبح یک جریان اصلی در تمام کشورها محسوب میشود.
اما چینیها با وجود اینکه آب پرتقال دوست دارند اما تمایل ندارند که به هنگام صبح آن را بنوشند زیرا معتقدند که سرد و اسیدی است و برای صبحانه دوست دارند که نوشیدنیهای گرم مصرف کنند.
شاید همین نکته ساده بتواند ارزش بازاریابی فرهنگی را برای شما مشخص کند. بازاریابان باید خلاقیت خود را برای جذب مشتریان جدید و متنوع بکار بگیرند. شاید در گذشته ترجمه بروشور برای کسبوکارها به زبانهای دیگر کافی بود اما در دنیای امروز بازاریابان باید رشد کنند.
به عنوان مثال استفاده از تصاویر مرتبط با فرهنگ هر یک از مخاطبان برای برند شخصی، شیوه خلاقانهای است که نشان میدهد شما درک بالا و اطلاعات زیادی در مورد جوامع و ملتهای گوناگون دارید.
نتیجه گیری بازاریابی فرهنگی
بازاریابی مفید و صحیح در هر کمپین شامل مواردی مثل زبانها و ارزشهای آن فرهنگ میباشد. مصرفکنندگان وقتی به تبلیغ اهمیت میدهند که شخصیسازی شده باشند.
شما باید به خاطر داشته باشید که تصمیمات مصرفکنندگان تا حد زیادی از قلب آنها سرچشمه میگیرد و قلب مکان زندگی فرهنگ و جایی است که فرهنگ در آن نفس میکشد و رشد میکند.
چگونه می توان از فرهنگ چشم پوشی کرد؟
شرکتها و سازمانها باید در ابتدا درک درستی از مخاطبان مصرف کنندهها داشته باشند و بعد استراتژی خود را مشخص کنند و هدف گذاری کنند. سپس آنها باید اطمینان حاصل کنند که پیامهای بازاریابی آنها کاملا معتبر هستند.
استراتژی بازاریابی باید دقیقا سنتها و هنجارهای فرهنگی را انعکاس دهد. بازاریابان باید بازار هدف خود را همیشه ارزیابی کنند و شرکتها باید از خود این سوال را بپرسند که شیوه کسب و کار آنها شبیه جوامع یا مشتریانشان هست یا خیر؟
منبع : bazaracademy.ir