بازاریابی مدل‌های بسیار فراوانی دارد و هدف از انجام هر بازاریابی متفاوت می باشد. در سال ۲۰۱۲ نوعی از بازاریابی به نام بازاریابی مفهومی تحت وب به وجود آمد و رفته رفته رواج زیادی یافت. بازاریابی مفهومی یا Contextual Marketing در سال‌های بعد ارزش و اعتبار بیش‌تری پیدا نمود و به همین دلیل به یکی از مهم‌ترین شیوه‌های بازاریابی تبدیل شد. در ادامه این مطلب بازاریابی مفهومی را به شکل کامل بررسی می‌نماییم.

تعریف بازاریابی مفهومی یا Contextual Marketing

بیش‌تر کارشناسان بازاریابی مفهومی را نسل بعدی بازاریابی محتوایی می‌دانند؛ بیل‌گیتس در سال ۱۹۹۶ عبارت پادشاه محتوا است را بیان نمود ولی ذر حال حاضر عمق و زوایای بیش‌تری از این عبارت در بین کسب‌ و کارها مشخص شده است.
«
بازاریابی محتوایی به معنای انتقال محتوا به مخاطبین مناسب از کانال مناسب و در زمان مناسب می باشد».
بازاریابی مفهومی چیزی فراتر از خود محتوا می باشد. در بازاریابی محتوایی قرار است که ما یک محتوای اصولی را از کانالی مناسب به مخاطب برسانیم. البته این فرآیند باید در زمانی معینی رخ دهد تا بیش‌ترین اثرگذاری صورت بگیرد. معمولا در بازاریابی مفهومی تمرکز بر خود کالا یا آن خدمت نیست بلکه تمرکز اصلی بر ایجاد رابطه و معرفی یک سبک زندگی جدید می باشد. بازاریابی مفهومی یکی از جدیدترین روش‌های بازاریابی است و به همین دلیل است که اطلاعات چندانی از آن در سطح اینترنت موجود نیست.
حتی ممکن است در سال‌های آینده زوایای پنهانی از این بازاریابی شناخته و معرفی گردد که امروز توجهی به آن نشده است. معمولا روش‌های گوناگون بازاریابی در طول زمان دچار تغییراتی می‌شوند و حتی این تعاریف توسط سازمان‌های مربوطه جهانی هم هر چند سال یک بار به شکل کامل تغییر می‌کنند یا اصلاح می گردند. معمولا تغییرات مفاهیم بازاریابی بر اساس داده‌های روز اتفاق می‌افتد.

 

مقایسه بازاریابی مفهومی با بازاریابی محتوایی

همان گونه که در قسمت‌های بالا ذکر شد بازاریابی مفهومی نسل بعدی بازاریابی محتوایی می باشد و با توجه به این که موضوع نوپا است هنوز به شکل کامل جا نیفتاده است. شما در بازاریابی محتوایی فقط سعی می‌کنید مطالب و محتواهای مناسبی را در وبلاگ یا صفحات اجتماعی شرکت خود قرار دهید، ولی در بازاریابی مفهومی شما باید مطالب را در زمان مناسب و از کانال مناسب به مخاطب برسانید. در واقع بازاریابی مفهومی کمی دقیق‌تر و پیشرفته‌تر از بازاریابی محتوایی می باشد.

وجوه بازاریابی Contextual Marketing

این  نوع بازاریابی  ۷ وجه‌ گوناگون دارد که این وجوه باید در کنار هم باشند تا بازاریابی مفهومی به شکل درستی اجرا گردد. این ۷ وجه به شکل زیر است.

ارتباطات: یک فرد ممکن است به ‌عنوان یک کارمند، کارآفرین و… در بخشی از جامعه خدمت نماید.
زمان: زمان یکی از عوامل ناپایداری اطلاعات می باشد. زمان می‌تواند به عنوان مشخص کننده ارتباط بین خدمات باشد  و اگر اطلاعات در زمان درستی به مخاطب عرضه نشد امکان از بین رفتن اطلاعات یا نادیده گرفتن اطلاعات وجود دارد.
موقعیت: موقعیت جغرافیایی هم یکی از مهم‌ترین وجوه بازاریابی است که باید توجه  شود. شما باید خدمت یا محصول خود را بر اساس موقعیت جغرافیایی طراحی کنید.
فرآیند تجاری: فرآیند تجاری معمولا به شما کمک می‌نماید تا بتوانید روند مشخص و درست خاصی برای بازاریابی کالای‌تان در پیش بگیرید.
نقش: معمولا نقش‌ها بستگی به شرایط دارند. همان گونه که یک شخص می‌تواند در عین همسر بودن، مادر هم باشد در بازاریابی مفهومی نیز نقش‌های زیادی وجود دارند.
احساسمعمولا افراد در مواجهه با مشکلات به وجود آمده احساسات گوناگونی بروز می‌دهند و این احساسات یکی از وجود هفت گانه بازاریابی مفهوم است.
قصد: برای آینده‌نگری کالا یا خدمت خود باید از وجه «قصد» کمک بگیرید. این وجه کمک فراوانی به ماندن شما در بازار دارد و سبب می‌شود جایگاه شما در بین رقبا حفظ شود.

امیدوارم مقاله بازاریابی مفهومی چیست؟ که توسط تیم کارشناسی شرکت آسمان ارائه شده، مورد استفاده دوستان و عزیزانی که قصد برنامه نویسی و طراحی سایت و … را دارند قرار گرفته باشد.

منبع : lahzeweb.ir

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *