بسياري از پيشبينيها به رشد سريع درآمدهاي تجارت الكترونيك و تمايلات مصرف كنندگان جهت به كارگيري معاملات اينترنتي اشاره ميكند.
كريستنسن در تحليل دلايل بحران اينترنتي بيان ميكند كه عوامل اساسي شكست تجارت الكترونيك فقدان آگاهي بسياري از كاربران اينترنتي از تجارت الكترونيك به عنوان پايه و اساس رقابت در صنعت و همچنين شكست تعدادي از كسب و كارها در استفاده مداوم و پايدار از تكنولوژي جديد ميباشد. فقدان اهداف و استراتژي مشخص ، گرايش به محصولات قديمي، درك محدود نيازهاي مشتريان و توانمنديهاي ضعيف تجاري اغلب به عنوان مباحث موجد مرگ فعاليتهاي اينترنتي ذكر ميشوند. يك عامل مهم ديگر كه به عنوان منبع مشكلات كاربران اينترنتي است، ولي اغلب ناديده گرفته ميشود، ضعف پارادايم بازاريابي سنتي در فراهم آوردن يك زيرساختار مناسب براي مديريت بازاريابي الكترونيك ميباشد. به اعتقاد گرونرو چارچوب 4P بين اجرا كنندگان بازاريابي پذيرفته شده و آنها اعتقاد دارند كه بازاريابي در عمل مستلزم مديريت كردن اين جعبه ابزار ميباشد. نكته ديگري كه به وسيله گلد اسميت اشاره شده، اين است كه آميخته بازاريابي قلب مديريت بازاريابي معاصر است.آميخته بازاريابي 4P به عنوان مبناي مديريت بازاريابي سنتي اغلب مورد انتقاد قرار گرفته است. عليرغم اين واقعيت كه در همه كتابهاي بازاريابي بحث 4P ذكر شده است، بيش از 75 درصد آكادمي هاي بازاريابي از اين ابزار آموزشي راضي نميباشند. اوما 4P را از ديدگاه مديريت استراتژيك بررسي و نتيجهگيري ميكند كه هيچ جزئي از اين مدل جزء عناصر استراتژيك نمي باشند و C3 استراتژي بازاريابي را پيشنهاد ميكند: مشتريان، رقبا و شركت. بنّت معتقد است كه 4P بر متغيرهاي دروني تمركز دارد. بنابراين مبنايي كامل براي بازاريابي نيست. وي 5V را به عنوان معيارهاي مورد نظر مشتري پيشنهاد ميدهد: ارزش، توانمندي، تنوع، حجم و مزيت.همچنين گودين به آميخته بازاريابي به عنوان يك ابزار از رده خارج بازاريابي انبوه كه قادر نيست هماهنگيهاي مورد نياز بازاريابي مدرن را تشويق و ترغيب نمايد، مينگرد.
2) نياز به چارچوبهاي مفهومي جديد براي تجارت الكترونيك
تفاوتهاي اساسي بين تجارت فيزيكي و مجازي باعث شده است كه هنگام كار با تجارت الكترونيك، اصول بازريابي موجود را مجدداً مورد بررسي قرار دهيم. طبق تحقيق هافمن و نواك بازاريابان به جاي اينكه ساختارهاي مكانيكي قديمي موجود را به كار گيرند بايد نقش فعالي در ايجاد پارادايمهاي پوياي جديد جهت تسهيل تجارت الكترونيك در جامعه الكترونيكي و بر روي وب ايفا نمايند .چنين اظهار نظرهايي نقش آميخته بازاريابي را به عنوان پايه و اساس مديريت بازاريابي فيزيكي افزايش داده و جوامع علمي و عملي بازاريابي را ترغيب نمودند كه نقش هاي بالقوه4P را براي بازاريابي مجازي زير سؤال برند. برخي از نويسندگان به ايجاد ارزش و برخي ديگر به تفاوتها و شباهتهاي بين اعمال تجاري سنتي و فرايندها يا مدلهاي كسب و كار روي وب توجه نمودهاند.
علي رغم توجه زياد به مدل سازي استراتژيك، هنوز از ديدگاه جوامع علمي ارزيابي هاي كمي از شيوة اجراي برنامه بازاريابي اينترنتي وجود دارد. تعدادي از نويسندگان پيشنهاد ميكنند كه مدل 4P ميتواند زير ساختار خاص برنامه بازاريابي تجارت الكترونيك را تشكيل دهد. برخي ديگر معتقدند كه تغييرات اندكي لازم است كه اين مدل براي بازارهاي ديجيتالي نيز مناسب گردد.
3) پارادايم آميخته بازاريابي سنتي براي تجارت الكترونيك مناسب نيست.
اثر استفاده از تكنولوژي جديد اين است كه تمركز بازاريابان را از توجه به نيازهاي جمعي به سوي برآورده ساختن نيازهاي فردي تغيير داده است .همچنين سبب توجه بيشتر به حفظ مشتري، خدمت به مشتري و بازاريابي رابطه مند گرديده است. چنين تحولاتي دقيقاً به وسيله تغيير الگوهاي رفتاري نسل جديد فرد گرا ، اطلاع رساني بهتر،مصرف كنندگان هيجان زده و سعادتمند دنبال ميشود. مصرف كنندگان خواهان كنترل بيشتر بر روي فرايند بازاريابي و رويكرد شخصي سازي ميباشند و محصولات و خدماتي را ترجيح مي دهند كه با نيازهاي در حال تغيير آنها سازگار باشد.
با توجه به تحليلهاي منتقدانه نسبت به نقش آميخته بازاريابي به عنوان پارادايم بازاريابي در جهان فيزيكي، مي توان گفت كه اين انتقاد هنگام تلاش براي به كارگيري 4P در محيط مجازي، هنوز به قوت خود باقي است. در حقيقت يك نقطه ضعف واضح اين مدل اين است كه عناصر تعاملي رادر بر نميگيرد، در حالي كه تعامل پايه و اساس بازاريابي اينترنتي است.
همچنين، دو محدوديت بسيار مهم 4p در بازاريابي مجازي عبارتند از:
الف) مدل آميخته بازاريابي در بازارهاي سنتي اشاره به اين دارد كه 4 پارامتر مدل، از 4 فرايند مديريتي مستقل، مشخص و واضح به دست آمده اند. بر خلاف جهان فيزيكي، در بازار مجازي، 4 عنصر آميخته مستقل از يكديگر نيستند. بلكه به شدت به يكديگر مرتبط ميباشند و براي همة مقاصد و اهداف به طور مشترك توسط مشتري اينترنتي تجربه مي شوند. در حالي كه مدل سنتي رفتار خريدار، p4 را به عنوان عوامل قابل كنترل تأثير گذار بر تصميمات خريد مشتريان عادي در نظر ميگيرد، در بازاريابي اينترنتي وب سايت بر روي تصميم خريد مصرف كننده تأثير مي گذارد. تجربه وب سايت تصور مشتري از شركت اينترنتي را ميسازد و عاملي است كه تحت كنترل بازارياب ميباشد. از ديدگاه مصرف كننده، وب سايت جنبههاي زيادي را نشان ميدهد كه مشتري را جهت خريد اينترنتي بر ميانگيزد. 4p فقط بخشي از وب سايت است كه به طور هم زمان به وسيلة مشتري تجربه ميشود.
ب) پارادايم4p آميخته بازاريابي به جاي يك ابزار استراتژيك، يك ابزار عملياتي است كه بازاريابان سنتي از اين ابزار استفاده ميكنند. بيشتر بازاريابان به استراتژي شركت به عنوان يك متغير بيروني كه برآميخته بازاريابي تحميل شده است، نگاه ميكنند. در حالي كه به كارگيري مدل4P آميخته بازاريابي به عنوان تنها زير ساختار برنامهريزي براي عمليات تجارت الكترونيك به اين معناست كه ساير جنبههاي استراتژيك ناديده گرفته خواهند شد. از طرفي فرآيندهاي مديريت استراتژيك مرسوم نيز براي بازارهاي پويا و غير قابل پيش بيني اينترنتي وقت گير، غير منعطف و نامناسب ميباشد.نواقص رويكرد استراتژيك كلاسيك مخالفت آشكاري با برنامهريزي استراتژيك در بازارهاي مجازي دارد و بيشتر شركتهايي كه براي اولين بار به عرصه وب وارد ميشوند به جاي اينكه تلاش كنند استراتژي تجارت الكترونيك جديدي را طرحريزي كنند ازمدلهاي استراتژيك موجود به علت ساده انگاشتن آنها براي عملياتهاي اينترنتي استفاده ميكنند.
4 ) مدل آميخته بازاريابي اينترنتي(WMM)
مدل آميخته بازاريابي اينترنتي اجزاي اساسي بازاريابي اينترنتي را شناسايي كرده و به مباحث استراتژيك، عملياتي و سازماني تجارت الكترونيك به صورت منسجم و قابل اداره تاكيد ميكند. مدل آميخته بازاريابي اينترنتي مبناي مناسبي براي برنامه ريزي بازاريابي و استراتژيك به ويژه براي فعاليتهاي اينترنتي در بخشهاي شركت بامصرف كننده مي باشد.
آميخته بازاريابي اينترنتي فرايند برنامه ريزي بازاريابي را به صورت يكپارچه و منسجم در سطوح متفاوت ذيل بيان ميكند:
– در سطح استراتژيك، اين مدل مباحث اصلي استراتژيك را شناسايي نموده تا يك سازمان تجارت الكترونيك منعطف، داراي ارزش افزوده و با موفقيت بالقوه را ايجاد نمايد. همچنين بر اين واقعيت تاكيد دارد كه فعاليتهاي اينترنتي بايد اهداف استراتژيك اينترنتي را در راستاي اهداف شركت تنظيم نمايند
– در سطح عملياتي، اين مدل شيوهاي براي طراحي برنامههاي مستمر و واقعي بازاريابي اينترنتي ارائه مينمايد. هدف اوليه برنامهريزي عملياتي، توسعه حضور اينترنتي، منعطف، اثر بخش، منحصر به فرد و بازارگرا ميباشد.
– در سطح سازماني،اين مدل مباحث ايجاد زير ساختارهاي مناسب سازماني، انساني و دانشي مورد نياز جهت عمليات ساده اينترنتي را دنبال ميكند. اين مدل همين طور حوزه هايي را شناسايي ميكند كه در آنها درجه زيادي از انسجام كسب و كار مجازي با فيزيكي جهت افزايش هم افزايي و در نهايت بهبود كارايي كلي سازماني نياز است.
بعد از تمركز بر سه حوزه فوق، اين مدل بر نياز به افزايش و بهبود توان رقابتي سازمان اينترنتي تأكيد دارد. در نهايت اين مدل مباحث مديريتي و فني كه زير بناي فعاليتهاي تجارت الكترونيك است، را شناسايي مي نمايد.مباحث ذكر شده فوق، مراحل موفقيت آميز متدلوژي برنامهريزي تجاري اينترنتي را تشريح و در چهار گروه طبقه بندي مينمايند. هر گروه با كلمهاي كه اول آن (اس) است، آغاز ميگردد:چشمانداز (قلمرو)، سايت، هم افزايي و سيستم.
نمودار 1)S4 آميخته بازاريابي اينترنتي
چشم انداز : استراتژي و ا هداف بلند مدت – تجزيه و تحليل بازار: مباني رقابت، رقبا، بازار بالقوه، پيش بيني بازار، روندهاي بازار – مشتريان بالقوه:مشخصات مشتريان، انگيزش، رفتار، نيازها و روش جاري برآورده كردن آنها و اولويتها – تجزيه و تحليل دروني: منابع دروني، فرايندهاو ارزشها – نقش استراتژيك فعاليتهاي وب: اطلاعاتي، آموزشي، ارتباطي،ترويجي و مبادله اي |
سايت: تجربه وب محتواي مشتري محور و سوالات مهم: مشتريان در سايت چه چيزي را انتظار دارند؟ نام قلمرو، محتوا، طرح، استقرار، جو، زيبايي و موضع يابي وب سايت و 4p كلاسيك چرا مشتريان از اين سايت استفاده خواهند كرد؟ سادگي، كاركرد، سرعت، قابليت جستجو، تعامل و متناسب سازي چه چيزي مشتريان را بر ميانگيزاند كه برگردند؟ |
هم افزايي: ادغام ادغام رو به جلو: ادغام با فعاليت بازاريابي و استراتژي بازاريابي فيزيكي ادغام رو به عقب: ادغام وب سايت با فرايندهاي سازماني، سيستم هاي يپيشين و پايگاه داده ادغام و يكپارچگي با شركاي ثالث: ايجاد شبكه اي از شركاء كه به فعاليتهاي تجاري و لجستيك و ديگر فعاليت هاي سايتها كمك مي كند. |
سيستم: تكنولوژي، الزامات فني و مديريت وب سايت نرم افزار، سخت افزار، توافق نامههاي ارتباطي، مديريت محتوا، خدمت رساني سيستم، مديريت سايت، سيستم هاي پرداخت و تجزيه و تحليل عملكرد |
5)تشريح مدل آميخته بازاريابي وب
مدل آميخته بازاريابي اينترنتي چهار عامل اساسي استراتژيك، عملياتي، سازماني و فني را بيان ميكند: چشم انداز(مباحث استراتژيك)، سايت (مباحث عملياتي)، هم افزايي(ادغام با فرايندهاي فيزيكي) و سيستم(مباحث فني).
1-5 )چشم انداز
محتواي اين عنصر، مشخصه استراتژيك آن ميباشد و تصميم گيري در موارد زير را نشان ميدهد:
الف)اهداف استراتژيك و عملياتي استراتژي اينترنتي:
فعاليتهاي وب بايستي سبب ارتقاء عمليات وب گردد و به طور مشخصي اهداف استراتژيك را كه در راستاي رسالت و مأموريت شركت است، تعريف نمايند. در اين روش، عمليات اينترنتي قادر خواهد بود كه ارزش بيشتري ايجاد كرده و به سازمان فيزيكي براي رسيدن به اهداف شركت كمك نمايد.اهداف استراتژيك اينترنتي لزوماً از اهداف استراتژيك سنتي متفاوت نميباشد. برخي از اين اهداف عبارتند از: ارتقاي سودآوري، بهبود و ارتقاي تصوير مطلوب از شركت، افزايش درآمد، كاهش هزينههاي عملياتي و افزايش وفاداري مشتري
ب) تعريف بازار كه در برگيرنده ارزيابي بازار بالقوه و شناسايي/طبقه بندي رقباي بالقوه، بازديد كنندگان و مشتريان سايت ميشود:
براي شركتهاي اينترنتي و مبتني بر وب بسيار مهم است كه قلمرو بازار، بازار بالقوه، مشخصات مشتريان بالقوه و استراتژيهاي اينترنتي رقبا را شناسايي نمايند. مشخصه جهاني اينترنت، رشد سريع كسب و كار اينترنتي، تعداد كاربران،ويژگيهاي جمعيت شناختي مشتريان اينترنتي و آگاهي محدود بسياري از مديران با تجارت الكترونيك سبب شده است كه تجزيه و تحليل بازار به صورت يك كار چالش آور در آيد. بنابراين تجزيه و تحليل بازار، تصويري از اندازه بازار، مشخصات مشتري، موقعيت رقابتي و روندهاي آينده و همچنين فرصتهاي جديد را نشان ميدهد و به فرايند بودجه ريزي و ارائه ايدههاي خلاق به عنوان مبنايي براي فعاليتهاي بازاريابي كمك مينمايد.
شناسايي مشتريان بالقوه اينترنتي و تعيين نيازهايشان اغلب وظيفهاي دشوار است. بدين معني كه خريدار بالقوه اينترنتي ميتواند كاملاً متفاوت از مشتري فيزيكي باشد. مشتريان اينترنتي ميتوانند در خارج از نواحي جغرافيايي عمليات شركت واقع شوند.در مواردي كه دادههاي تحقيق بازار در دسترس نيست، بايد تعدادي مفروضات اساسي و اوليه در مورد مشخصات، نيازها، انگيزهها، نگرشها و ويژگيهاي جمعيت شناختي مشتريان بالقوه وب تهيه شود. اين مفروضات به بازاريابان اينترنتي كمك ميكنند كه بخشهاي بالقوه بازار را شناسايي كرده و در مورد موضع يابي اوليه سايت، طراحي، ساختار و استراتژيهاي قيمت گذاري تصميم گيري كنند.
ج)ميزان آمادگي سازمان براي تجارت الكترونيك
تكنولوژيهاي جديد ميتوانند بسته به ارزشها، فرايندها و منابع شركت اثرات مثبت يا مخربي بر سازمان داشته باشند.تجزيه و تحليل دروني بايد اين سه فاكتور را مورد بررسي قرار داده تا ميزان آمادگي شركت براي به كارگيري تجارت الكترونيك را شناسايي كرده و اثرات ممكنه آن را بر زنجيره ارزش سازماني ارزيابي نمايد. مديريت بر اساس تجزيه و تحليل دروني، اهداف استراتژيك وب را بهبود بخشيده و نقش استراتژيك مناسب فعاليت اينترنتي را شناسايي خواهد كرد.
د)نقش استراتژيك تجارت الكترونيك براي سازمان:
نقش استراتژيك، وظايف محوله به فعاليت اينترنتي را توصيف كرده و در مدل اينترنتي شركت منعكس مي كند. بازاريابان وب حق انتخاب دارند كه از بين تعداد نقشهاي استراتژيك معمول يكي را بر گزينند. رايجترين اين نقشها عبارتند از: اطلاعاتي، آموزشي، خدمت مداري، ترويجي، ارتباطي و مبادلهاي
نقشهاي استراتژيك ذكر شده فوق، پيامدها و نتايج مهمي برروي ماهيت سايت، موضع يابي، سبك ، محتوا ، ساختار، كاركرد، زير ساختار فني / سازماني و هر جزء ديگر تجربه وب دارد.
2-5 )سايت
وب سايت محل تعامل مشتري با شركت، منبع عمده تجربه مشتري و مهمترين عنصر ارتباطي تجارت الكترونيك ميباشد. همان طور كه ذكر شد وب سايت محل نمايش مجازي محصول، ابزارهاي ترويجي، كاتالوگ قيمت و نقطه توزيع/ فروش( 4Pآميخته بازاريابي سنتي) ميباشد. بنابراين وب سايت يك زير ساختار كاركردي از ارتباطات، تعاملات و مبادلات بين مشتريان وب ميباشد.مأموريت عمده وب سايت جذب تعداد زيادي از افراد، ارتباط برقرار كردن نام تجاري سازمان با بازار هدف اينترنتي ميباشد.
بعد از اين مأموريت عمومي ميتوان آميختهاي از فعاليتها و وظايف تجاري و همچنين وظايف غير تجاري را به وب سايت محول كرد كه اين بستگي به نقش استراتژيكي دارد كه براي آن تعريف شده است.برخي از اهداف و وظايف معمول سايت عبارتند از:
• ارتباط برقرار كردن و برانگيختن بازديدكنندگان و ارائه تصويري مثبت از كسب و كار الكترونيك، عناوين، محصولات و خدمات شركت
• فراهم كردن اطلاعاتي در مورد شركت براي مشتريان و سهامداران
• خدمت به مشتري براي افزايش وفاداري
• فراهم كردن راهنماييهاي فروش
• اجازه دادن به مشتريان جهت برقراري ارتباط و تعامل با شركت
• فروش مستقيم و تسهيل پرداختهاي اينترنتي
برخي از جنبههاي ويژه اينترنت عبارتند از: اسامي قلمرو، ايمني مبادله، سايت و نيز حفظ حريم شخصي و تجربه وب. حريم شخصي اينترنت و حفاظت از دادههاي شخصي اغلب توسط كسب و كارهاي اينترنتي عليرغم اين واقعيت كه ميليونها مصرف كننده نسبت به اطلاعات شخصياشان خيلي حساس ميباشند، ناديده گرفته ميشود.
3-5 )هم افزايي
با توجه به مقصود اين تحليل، هم افزايي به عنوان«ادغام و يكپارچه كردن فرايندهاي مورد نياز در جهت تحقق اهداف سازمان مجازي» تعريف ميشود. چنين هم افزاييهايي ميتواند بين سازمان مجازي و سازمان فيزيكي و يا بين سازمان مجازي و بخشهاي ثالث ايجاد شود.هم افزايي دامنه گستردهاي را در بر ميگيرد كه به سه دسته تقسيم ميشود:
الف) هم افزايي رو به جلو
به طور معمول صنعت وب بيان ميكند كه هم افزايي رو به جلو خود به تنهايي يك وب سايت ايجاد ميكند. محتواي مدل آميخته بازاريابي اينترنتي ادغام رو به جلو، استراتژي توزيع و ارتباطي مرسوم شركت را در بر مي گيرد. ادغام رو به جلو روشهاي ادغام كامل عمليات وب، برنامه ارتباطي شركت، شيوه همكاري و نيز كانالهاي موجود خرده فروشي را بررسي و شناسايي ميكند. لازم است كه براي ايجاد يك سايت اينترنتي به خاطر تطبيق و يكپارچه ساختن فعاليتهاي ارتباطي مجازي با برنامه ترويجي جاري شركت، محتوا ،اندازه و هزينه مالي متناسب سازي با نياز مشتريان تجزيه و تحليل شود.
نياز به ادغام و هم افزايي بين برنامه ارتباطي فيزيكي با برنامه ارتباطي اينترنتي امري واضح و ضروري است. بهرهگيري از فعاليتهاي ترويجي موجود و سرمايه گذاري بر رضامندي مشتري امري اقتصادي بوده، وقت كمتري برده و كاراتر از ورود به برنامههاي ترويجي جديد ميباشد. بنابراين مشتريان موجود سايت به ارتباطات شركت حساس تر از غير مشتريان و بازديد كنندگاني كه مشتري شركت نميباشند بوده و احتمالاً تمايل بيشتري دارند تا از قابليت كاركرد اينترنتي شركت استفاده نمايند.
هم افزايي عمليات اينترنتي با فعاليتهاي رو به جلو مشخصاً به مرحله معرفي پروژه تجارت الكترونيك محدود نميشود. در اكثر موارد وابستگي كسب و كار مجازي به كسب و كار فيزيكي به تدريج در بلند مدت كاهش يافته و وابستگي كسب و كار فيزيكي به كسب و كار مجازي افزايش مي يابد. يك فعاليت كامل اينترنتي قادر خواهد بود از استراتژي بازاريابي شركت پشتيباني كند.
علاوه بر يكپارچه سازي ترويجي، عمليات وب بايد قادر باشد در طول چارچوب كانال توزيع موجود، ارزش افزوده ايجاد كند. معمولاً كانالهاي سنتي توزيع به خاطر ترس از دست دادن سود در مقابل فروش اينترنتي مقاومت ميكنند.وظيفه بازارياب اينترنتي پيدا كردن روشهايي براي حداقل كردن تعارض بين كانالها از طريق تشخيص دادن مزاياي متقابل ممكن و تبديل آنها به موقعيتهاي برد-برد براي همه بخشها و قسمتها، ميباشد.
ب)هم افزايي رو به عقب
هم افزايي رو به عقب طيف گسترده اي از مباحث زير را در بر ميگيرد :
1-يكپارچه كردن فعاليتهاي پشتيباني فيزيكي تجارت الكترونيك با فرايندهاي سازماني
2-يكپارچگي نرم افزارهاي پيشين فن آوري اطلاعات
3-يكپارچه كردن عمليات اينترنتي با سيستم ارزشي شركت.
براي يك فعاليت اينترنتي فراهم سازي دسترسي به زير ساختارهاي سازماني موجود از ايجاد زير ساختارهاي جديد، مهمتر است. البته تغييرات زير ساختارهاي موجود سازمان اينترنتي، بعد از مدتي هزينهزا بودن به علت صرفه جويي نسبت به مقياس ، اثرات يادگيري و همچنين به علت رسيدن به استانداردهاي بالاي كيفيت فعاليتهاي وب، سود آور مي باشند. چنين تغييراتي در كل براي سازمانهاي فيزيكي و مجازي سود آور ميباشد. بنابراين، تجارت الكترونيك يك تسهيل كننده تغيير و مهندسي معكوس سازماني است.
ج)بخشهاي ثالث
بعد از هم افزاييهايي كه در بالا تشريح گرديد، موفقيت در بازار مجازي اغلب مستلزم همكاري با شركاي تجاري بيرون از سازمان و سيستم ارزش شركت ميباشد. رسيدن به اين هدف شبكهاي نيز مستلزم تقويت نمودن موقعيت رقابتي سازمانهاي مجازي ميباشد و نگاه ما به شبكه بايد به صورت يك فعاليت مكمل فعاليتهاي ترويجي سنتي باشد. شركاء داوطلب چنين هم افزاييهايي عبارتند از:
– مورتورهاي جستجو و داير كتوريها وب:
اين همكاريها ميتواند ارائه محصولات و خدمات سازمان اينترنتي به بازار وب را از طريق اجازه دادن به مشتريان جهت تعيين و دسترسي سادهتر به سايت، افزايش دهد. با يادگيري شيوة كاركرد موتورهاي جستجو و داير كتوريهاي وب ميتوان استراتژيهاي موتور جستجو را طراحي و عملياتي كرد و اين منجر به افزايش قابل ملاحظه محصول يا خدمت اينترنتي و جذب درصد زيادي از كاربران وب ميشود. استراتژي موتور جستجو شانس وب سايت را براي قرار گرفتن در ليست سايتهاي داراي موقعيتهاي عالي افزايش مي دهد.
– شبكه ارتباطي:
يك شيوه رايج ترويج اينترنتي است كه به وسيله سايت آمازون معرفي و اشاعه گرديد. در اين روش هم افزايي سازمان اينترنتي، از طريق جذب ديگر سايتها كه مايلند بين صفحات سايت شركت با سايت مورد نظر ارتباط و مبادله وجود داشته باشد، ايجاد ميشود. چنين شبكههايي ميتواند به طور قابل ملاحظهاي محصول / بازار سازمان اينترنتي را از طريق تحليل هزينه- اثر بخشي، تقويت نموده و گزينه جذابي براي بسياري از سازمانهاي اينترنتي ايجاد نمايد. بعد از ايجاد شبكههاي ارتباطي، سازمانهاي اينترنتي ميتوانند عضو ديگر شبكههاي ارتباطي شوند تا درآمد بيشتري كسب كنند.
– تبليغات اينترنتي:
اين نوع ترويج، مبتني بر قرار دادن آگهي هاي تعاملي در سايتهاي شلوغ يا سايتهايي كه احتمالاً مشتريان بالقوه بيشتري را جذب ميكنند، ميباشد.
4-5) سيستم
اين عامل نيز مباحث خدمت رساني سايت و مباحث تكنولوژيكي كه مورد توجه مديريت تجارت الكترونيك ميباشد را در بر ميگيرد. در عصري كه تجارت از طريق وب انجام ميگيرد، تكنولوژي به طور گستردهاي مورد توجه ميباشد. اين واقعيت، اغلب منجر به توجه بيش از اندازه به تكنولوژي شده و اصول تجاري و استراتژيك كه بايد مبناي هر سازمان اينترنتي باشد،مورد بي توجهي قرار ميگيرد. توجه زياد به تكنولوژي ميتواند به سردرگمي و عدم رضايت مشتري، كاهش يافتن تجربه وب و از دست دادن كسب و كار منجر شود. هر چند كه فن آوري اطلاعات و ارتباطات مبناي كاركردي تجارت الكترونيك ميباشد،اما نقش فن آوري بايد به عنوان يك ديدگاه مطرح شود و نبايد نقطة شروع فعاليتهاي اينترنتي باشد.
حوزههاي مهمي كه بايد در آنها تصميمات سيستم مدار گرفته شود عبارتند از: حفظ، نگهداري و مديريت وب سايت، ساختار و اندازه سايت، مرور و بررسي دائمي و به روز بودن محتواي سايت در پاسخ به نيازهاي در حال تغيير مشتري، شرايط بازار، استراتژيهاي رقابتي و روندهاي بازار، آموزش و توانمند سازي كاركنان واحدهاي متفاوت براي اداره كردن دادههاي سايت، وروديهاي حياتي براي ارزيابي عملكرد سايت و آزمودن ايدههاي جديد .
در نهايت، مديريت فني سايت بايد به طور منظم و با همكاري مديريت كسب و كارها، تكنولوژي جديد و محصولات در دسترس را شناسايي و ارزيابي كند كه اين سبب ارتقاي عملكرد سايت، ارتقاي تجربه مشتري و موجب صرفه جويي عملياتي ميشود.